من ا/ت هستم . و دو سالیه که منو جونگ کوک با هم
من ا/ت هستم . و دو سالیه که منو جونگ کوک با هم
ازدواج کردیم . توی یه شب که هوا سرد و زمستانی بود ،
جونگ کوک از سر کار برگشت .
- سلام عزیزم !
+ سلام خسته نباشی . امروز چیکار کردی؟
سر مبل افتاد و نفس عمیقی کشید .
- هاه ! هیچی بازم ورزش . همهی عضلاتم درد میکنه .
+ خب ...
- - دیگه چیز خاصی نبود . نمیخوای به شوهرت چیزی بدی
که خستگیش رفع شه؟
+ چرا ! شامش و میدم .
- به غیر اون .
+ دیگه چی ؟
- یه بوس بده . لب !
+ نه نه ! شوخیت گرفته ؟
- تا حالا همو نبوسیدیم . من الان میخوام! بالا بده .
+ جونگ کوک ! من روز عروسی بهت گفتم که خبری از این
کارا نیست .
- منم زن گرفتم که به حرفم گوش بده . خواهش فقط یه
بار !!!!
+ لپ ! لپت و بوس میکنم .
- خب مشکلی نیست . بیا نزدیکم !
داشتم سمت لپش نزدیک میشدم که سرش و برگردوند و
صورتش و طرف صورتم آوورد . لباش و غنچه کرد طرف
لبم اومد و بوسم کرد . صورتم و با دو تا دستاش گرفت و
بوسش و بیشتر کرد . منم خجالت کشیدم و چشمام و
بستم ! بلاخره ولم کرد . منم قدمام و تند تند عقب بردم .
+ این چه کاری بود که کردی ؟؟؟
- خب چیزی که میخواستم و عملی کردم .
با انگشتش روی لباش دست کشید و نیشخند زد .
- لعنتی چقدر لذت بردم !
+ اصلا هم خوب نبود . ترسیدم ! بی ... بیا سر میز شام .
سر میز شام رفتیم . وسطای خوردن دوکبوکی بودیم که
جونگ کوک یه چیزی گفت ...
- عزیزم !
+ بله ؟
- سر لبات یه چیزی هست .
+ کجاست ؟
- همون وسطا !
+ این جا ؟
- ( نیشخند زد ) منظورم و نفهمیدی ؟
+ چی ؟ خب خب حالا ! فهمیدم بوس کردی . امروزم رژ لبم
پر رنگ بودا !
- چی ؟
یهو دید لباش پر رژ لبه . منم از قصد بهش چیزی نگفته
بودم .
ه لع
َ
- ا نتی ! به حسابت میرسم .
+ خب خودت منو بوسیدی ! من تقصیرم چیه ؟؟
- خب دارم برات .
+ خب حالا .
- موندم چرا هنوزم نمیذاری بهت دست بزنم؟؟؟ این هم
اولین بوسمون بود . ا/ت ! من شوهرتم . ما باید با هم راحت
باشیم .
+ میدونم جونگ کوک ! من واقعا دوستت دارم . اما هنوزم
که هنوزه خجالت دارم از این که به هم دست بزنیم .
- خب ... خودت خواستی ا/ت ! منم کاری میکنم که راحت
تر باشی .
+ نمیخواد . خودم باهاش کنار میام .
ادامه تو پست بعدی
#عاشقانه
ازدواج کردیم . توی یه شب که هوا سرد و زمستانی بود ،
جونگ کوک از سر کار برگشت .
- سلام عزیزم !
+ سلام خسته نباشی . امروز چیکار کردی؟
سر مبل افتاد و نفس عمیقی کشید .
- هاه ! هیچی بازم ورزش . همهی عضلاتم درد میکنه .
+ خب ...
- - دیگه چیز خاصی نبود . نمیخوای به شوهرت چیزی بدی
که خستگیش رفع شه؟
+ چرا ! شامش و میدم .
- به غیر اون .
+ دیگه چی ؟
- یه بوس بده . لب !
+ نه نه ! شوخیت گرفته ؟
- تا حالا همو نبوسیدیم . من الان میخوام! بالا بده .
+ جونگ کوک ! من روز عروسی بهت گفتم که خبری از این
کارا نیست .
- منم زن گرفتم که به حرفم گوش بده . خواهش فقط یه
بار !!!!
+ لپ ! لپت و بوس میکنم .
- خب مشکلی نیست . بیا نزدیکم !
داشتم سمت لپش نزدیک میشدم که سرش و برگردوند و
صورتش و طرف صورتم آوورد . لباش و غنچه کرد طرف
لبم اومد و بوسم کرد . صورتم و با دو تا دستاش گرفت و
بوسش و بیشتر کرد . منم خجالت کشیدم و چشمام و
بستم ! بلاخره ولم کرد . منم قدمام و تند تند عقب بردم .
+ این چه کاری بود که کردی ؟؟؟
- خب چیزی که میخواستم و عملی کردم .
با انگشتش روی لباش دست کشید و نیشخند زد .
- لعنتی چقدر لذت بردم !
+ اصلا هم خوب نبود . ترسیدم ! بی ... بیا سر میز شام .
سر میز شام رفتیم . وسطای خوردن دوکبوکی بودیم که
جونگ کوک یه چیزی گفت ...
- عزیزم !
+ بله ؟
- سر لبات یه چیزی هست .
+ کجاست ؟
- همون وسطا !
+ این جا ؟
- ( نیشخند زد ) منظورم و نفهمیدی ؟
+ چی ؟ خب خب حالا ! فهمیدم بوس کردی . امروزم رژ لبم
پر رنگ بودا !
- چی ؟
یهو دید لباش پر رژ لبه . منم از قصد بهش چیزی نگفته
بودم .
ه لع
َ
- ا نتی ! به حسابت میرسم .
+ خب خودت منو بوسیدی ! من تقصیرم چیه ؟؟
- خب دارم برات .
+ خب حالا .
- موندم چرا هنوزم نمیذاری بهت دست بزنم؟؟؟ این هم
اولین بوسمون بود . ا/ت ! من شوهرتم . ما باید با هم راحت
باشیم .
+ میدونم جونگ کوک ! من واقعا دوستت دارم . اما هنوزم
که هنوزه خجالت دارم از این که به هم دست بزنیم .
- خب ... خودت خواستی ا/ت ! منم کاری میکنم که راحت
تر باشی .
+ نمیخواد . خودم باهاش کنار میام .
ادامه تو پست بعدی
#عاشقانه
۴۴.۶k
۱۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.