شیرین ترین شراب
شیرین ترین شراب
از جونگکوک
Wylder
P.1
چشمانش از عصابیت قرمز شده بود اخم هایش بیشتر درهم رفت و پایش ضرب گرفت مشتش را بالا برد و ضربه ای محکم بر روی میز زد و زبانش را داخل گونه اش کرد.
*جونگکوک ویو*
"چطوری تونست قراردادو کنسل کنه؟ این همه پول چی میشه پس؟ لعنت بت"
دستم را دراز کردم و روی دکمه زنگ فشار دادم صدای نزدیک شدن کسی که کفش پاشنه بلندی پوشیده بود شنیدم با صدای نازکش لب زد.
"چی میل دارید؟"
چشمانم را از روی میز به چشمانش دوختم
چشمانمان درهم گره خورد
چشمان رنگیاش، انحنای بدنش مرا به خودش جذب کرده بود
نیشخندی زدم و انگشتم را روی چانه ام گذاشتم.
"یه شراب ۹۵ درصد لطفا "
دستش را به تبلت داخل دستش محکم تر کرد و تعظیم کوتاهی کرد
"حتما"
کاملا دلیل عصبانیت و تمام چیزی که داخل سرم بود از بین رفته بود.
و فقط فقط فکرم بین آن دختر میچرخید
آرام با خودم زمزمه کردم
"اون دختر ماله منه"
دخترک چند دقیقه بعد رسید و شراب را روی میز گذاشت و سرش را برگرداند که برود
"صبر کن"
برگشت و نگاهی بهم انداخت
دوتا لیوان از جلو برداشتم و در شراب را باز کردم و بر داخل هردو مقداری ریختم
"دوست دارید به من ملحق بشید بآنو؟ مهمون من"
دخترک دستی به موهای بلندش کشید و به عقب انتقالش داد
"چرا که نه"
خداوکیلی هیچی نداره فیکام رباتم فعاله گزارش نزن
از جونگکوک
Wylder
P.1
چشمانش از عصابیت قرمز شده بود اخم هایش بیشتر درهم رفت و پایش ضرب گرفت مشتش را بالا برد و ضربه ای محکم بر روی میز زد و زبانش را داخل گونه اش کرد.
*جونگکوک ویو*
"چطوری تونست قراردادو کنسل کنه؟ این همه پول چی میشه پس؟ لعنت بت"
دستم را دراز کردم و روی دکمه زنگ فشار دادم صدای نزدیک شدن کسی که کفش پاشنه بلندی پوشیده بود شنیدم با صدای نازکش لب زد.
"چی میل دارید؟"
چشمانم را از روی میز به چشمانش دوختم
چشمانمان درهم گره خورد
چشمان رنگیاش، انحنای بدنش مرا به خودش جذب کرده بود
نیشخندی زدم و انگشتم را روی چانه ام گذاشتم.
"یه شراب ۹۵ درصد لطفا "
دستش را به تبلت داخل دستش محکم تر کرد و تعظیم کوتاهی کرد
"حتما"
کاملا دلیل عصبانیت و تمام چیزی که داخل سرم بود از بین رفته بود.
و فقط فقط فکرم بین آن دختر میچرخید
آرام با خودم زمزمه کردم
"اون دختر ماله منه"
دخترک چند دقیقه بعد رسید و شراب را روی میز گذاشت و سرش را برگرداند که برود
"صبر کن"
برگشت و نگاهی بهم انداخت
دوتا لیوان از جلو برداشتم و در شراب را باز کردم و بر داخل هردو مقداری ریختم
"دوست دارید به من ملحق بشید بآنو؟ مهمون من"
دخترک دستی به موهای بلندش کشید و به عقب انتقالش داد
"چرا که نه"
خداوکیلی هیچی نداره فیکام رباتم فعاله گزارش نزن
- ۸.۴k
- ۲۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط