حدیث مهدوی
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
کلام امام زمان
إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلافاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.
ای شیعه ما
(وقتی) خدا با ما (ملاکداران) است و همانا نیازی به دیگران (مخالفین) نداریم (تا اندکی داریم تا برخورد بکنیم برای معدود لله به شدت داشته باشیم) ؛ و حقّ با ما (ملاک داران) است و از هر که از ما روی گرداند باکی نداریم (که جریانی) .
بحارالانوار/ج53/ ص191کمال الدین/ ج2/ ص511.
دشمن ما بداند خدا هم پیش کش بکشد که خدای همولوژیک ما از روی ثابت نباشد آن خدا مرده باد و کوچک و ضعیف است حتی اگر اشاره ی عینی و حسی آن بی کران باشد پس چنین است که فقط خدای ما خدا محمد است و خدای خود خود خود ما پیروز است چنین است که خدای دیگر مرده است نه اینکه مرده بلکه وجود ندارد اما به عنوان اینکه اطمینان حاصل را بگویم آن خدا همان خدای درحساب انتظار نیست می گویم مرده است می خواهد هرکسی هرطور بخواهد فکر بکند آن خدا درحساب انتظار است که تا "و . . ." نوشته شده تعریف امتداد این کتاب مقبول دریافته روی ثابت می باشد (و معدود لله حکمی از آن است کسی به خاطر منظر انسانی و فیزیکی به همه مسائل تا الهی و ماوراطبیعی آن نمی تواند بگیرد درحالی که حکم الهی دشمن دوگانه است دشمن انسانی یا مجرم و دشمن خدا یا معدود لله که این دشمن خدا مجرم می تواند نباشد اما محکوم به قتل و تکفیر است همانطور که سلمان رشدی تکفیر امام خمینی (ره) شد چنین وضعی است بیشتر خشونت ها و جنگ ها و نزاع های و بی رحمی ها صرف اینان بوده است) اینان از اینان گرفته تا کسانی که تکثیرانه همولوژیک دین را از روش بسیار جنگ نرم (معمولا درآخرالزمان) می سوزانند تا (مجبور شویم) ما بیایم همولوژیک دین را حفظ و انسان تراز دین را برقرار کنیم و بنویسیم) و تازه آزادی و استقلال درکشوری برقرار باید باشد و آزادی نظر باید باشد و آزادی فکر نه بلکه"کاری نداشت فکری"می باشد لیکن با موجودیت تبلیغ دین و فکر دیانت باشد که سکولار نباشد بلکه سکولار از مذهبی می باشد و تازه اینکه دانسته شود اگر عقل تصدیق کننده ی عشق منهای عشق با پشتوانه ملاک را ازبین ببرید نمادین زرد ازبین می رود و چون عشق آن را بگیرید مجبور می شود بد باشد اما از بد مجبوری که مجبورش هم مجبور است (نه اختیار و مجبوری) فقط این اتفاق نمی افتد مگر اینکه پروانه ای ازجنس اهل مهدی و پروانه ای ازجنس آزادگان شکل بگیرد که آزادگان با عشق به عقل مخالف حمله ور شود و اهل مهدی با عقل به (تفاوت ما با آنان به ترتیب اینجا است که همانا درروال تکلیف"عقل ما مبنا و اول" دل دوم بعد عقل سوم بعد دل چهارم آنان "دلشان مبنا و اول" و عقلشان دوم بعد دل سوم و عقل چهارم است معمولا عقل ما استنتاج و معنا عقلی است و عقل آنان تجربه و خوشی و استقرا و معنا حسی (و معنا ادبی) است (ما مسئله های آنان را داریم اما مبنا عقلی نیست آنان شاید داشته باشند اما نهاد نیست) چنین است که اینان همانا ازگمان به یقین پیروی می کنند ما ازیقین به یقین پیرویی میکنیم) پس شما آزادگان با عشق به عقل دشمن بتازید اگر نیاز عقل شد دریغ نکنید و ما اهل حقیقت با عقل به عشق دشمن میتازیم و نیاز عشق شد دریغ نمی کنیم (اما شروعمان عقل نهاد بوده است) چنین که نمی گذاریم دشمنانمان درنرم مقابله بکنند آنان که با ما شده اند پیش آنان و پشت آنان می باشیم پس راحت باشند که ما دشمن آنان نیستیم و دوست آنان می باشیم که ما فرصت می باشیم نه تهدید پس اینکه می توانیم کمکیار باشیم و تازه اینکه مسلم از ما اهل حقیقت حساب اهل انقلابی است و آنان اهل انقلابی هدایت الهی دارا می باشند اما اهل حقیقت حساب کلیدی دارند آنان حساب کلیدی (پیشین از عملا) دارند همچون ما فقط دوکس(سه کس)بهشت را می دهند آزادگان و اهل انقلابی(یا مسلم و اهل حقیقت)(مسلم و اهل حقیقت مسلمان شیعه ناب امام خمینی (ره) و رهبری روز می باشند) چنین است که تفاوت مسلم با اهل حقیقت روند اثبات که همانا روند اثبات ملاک مال اهل حقیقت است و علم کلام و فلسفه ی اسلامی و...مال مسلم است بقیه یکسان می باشد چنین که ما انسجام با هم داریم و دوستی درما است باهم می باشیم همنطور که همانا بهشتیان سه گانه (الی چهارگانه (ترکیبی*)) است تا درمقابل دشمنان هرسه بایستیم دشمن ما هم سه گانه است تحجر و تجدد و میان حق و باطل بودن است که بدتر از همه اینان میان حق و باطل بودن است که البته موقتش (به عنوان بی طرف که به سوی حق رود) بد نیست و تخلف به جا قبل ازدرروال تکلیف یک نیاز حتمی باشد(که همانا از هری به هری)میباشد.
و تازه دانسته تنها شر عینی (همان اندک) درحساب عین (نه بد ضعیف درمعنا که همان خیر بیشتر عین درحساب عین است) برای باطلی که خیری که ازخطوط درملاک انسانی هم سبقت گ
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
کلام امام زمان
إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلافاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.
ای شیعه ما
(وقتی) خدا با ما (ملاکداران) است و همانا نیازی به دیگران (مخالفین) نداریم (تا اندکی داریم تا برخورد بکنیم برای معدود لله به شدت داشته باشیم) ؛ و حقّ با ما (ملاک داران) است و از هر که از ما روی گرداند باکی نداریم (که جریانی) .
بحارالانوار/ج53/ ص191کمال الدین/ ج2/ ص511.
دشمن ما بداند خدا هم پیش کش بکشد که خدای همولوژیک ما از روی ثابت نباشد آن خدا مرده باد و کوچک و ضعیف است حتی اگر اشاره ی عینی و حسی آن بی کران باشد پس چنین است که فقط خدای ما خدا محمد است و خدای خود خود خود ما پیروز است چنین است که خدای دیگر مرده است نه اینکه مرده بلکه وجود ندارد اما به عنوان اینکه اطمینان حاصل را بگویم آن خدا همان خدای درحساب انتظار نیست می گویم مرده است می خواهد هرکسی هرطور بخواهد فکر بکند آن خدا درحساب انتظار است که تا "و . . ." نوشته شده تعریف امتداد این کتاب مقبول دریافته روی ثابت می باشد (و معدود لله حکمی از آن است کسی به خاطر منظر انسانی و فیزیکی به همه مسائل تا الهی و ماوراطبیعی آن نمی تواند بگیرد درحالی که حکم الهی دشمن دوگانه است دشمن انسانی یا مجرم و دشمن خدا یا معدود لله که این دشمن خدا مجرم می تواند نباشد اما محکوم به قتل و تکفیر است همانطور که سلمان رشدی تکفیر امام خمینی (ره) شد چنین وضعی است بیشتر خشونت ها و جنگ ها و نزاع های و بی رحمی ها صرف اینان بوده است) اینان از اینان گرفته تا کسانی که تکثیرانه همولوژیک دین را از روش بسیار جنگ نرم (معمولا درآخرالزمان) می سوزانند تا (مجبور شویم) ما بیایم همولوژیک دین را حفظ و انسان تراز دین را برقرار کنیم و بنویسیم) و تازه آزادی و استقلال درکشوری برقرار باید باشد و آزادی نظر باید باشد و آزادی فکر نه بلکه"کاری نداشت فکری"می باشد لیکن با موجودیت تبلیغ دین و فکر دیانت باشد که سکولار نباشد بلکه سکولار از مذهبی می باشد و تازه اینکه دانسته شود اگر عقل تصدیق کننده ی عشق منهای عشق با پشتوانه ملاک را ازبین ببرید نمادین زرد ازبین می رود و چون عشق آن را بگیرید مجبور می شود بد باشد اما از بد مجبوری که مجبورش هم مجبور است (نه اختیار و مجبوری) فقط این اتفاق نمی افتد مگر اینکه پروانه ای ازجنس اهل مهدی و پروانه ای ازجنس آزادگان شکل بگیرد که آزادگان با عشق به عقل مخالف حمله ور شود و اهل مهدی با عقل به (تفاوت ما با آنان به ترتیب اینجا است که همانا درروال تکلیف"عقل ما مبنا و اول" دل دوم بعد عقل سوم بعد دل چهارم آنان "دلشان مبنا و اول" و عقلشان دوم بعد دل سوم و عقل چهارم است معمولا عقل ما استنتاج و معنا عقلی است و عقل آنان تجربه و خوشی و استقرا و معنا حسی (و معنا ادبی) است (ما مسئله های آنان را داریم اما مبنا عقلی نیست آنان شاید داشته باشند اما نهاد نیست) چنین است که اینان همانا ازگمان به یقین پیروی می کنند ما ازیقین به یقین پیرویی میکنیم) پس شما آزادگان با عشق به عقل دشمن بتازید اگر نیاز عقل شد دریغ نکنید و ما اهل حقیقت با عقل به عشق دشمن میتازیم و نیاز عشق شد دریغ نمی کنیم (اما شروعمان عقل نهاد بوده است) چنین که نمی گذاریم دشمنانمان درنرم مقابله بکنند آنان که با ما شده اند پیش آنان و پشت آنان می باشیم پس راحت باشند که ما دشمن آنان نیستیم و دوست آنان می باشیم که ما فرصت می باشیم نه تهدید پس اینکه می توانیم کمکیار باشیم و تازه اینکه مسلم از ما اهل حقیقت حساب اهل انقلابی است و آنان اهل انقلابی هدایت الهی دارا می باشند اما اهل حقیقت حساب کلیدی دارند آنان حساب کلیدی (پیشین از عملا) دارند همچون ما فقط دوکس(سه کس)بهشت را می دهند آزادگان و اهل انقلابی(یا مسلم و اهل حقیقت)(مسلم و اهل حقیقت مسلمان شیعه ناب امام خمینی (ره) و رهبری روز می باشند) چنین است که تفاوت مسلم با اهل حقیقت روند اثبات که همانا روند اثبات ملاک مال اهل حقیقت است و علم کلام و فلسفه ی اسلامی و...مال مسلم است بقیه یکسان می باشد چنین که ما انسجام با هم داریم و دوستی درما است باهم می باشیم همنطور که همانا بهشتیان سه گانه (الی چهارگانه (ترکیبی*)) است تا درمقابل دشمنان هرسه بایستیم دشمن ما هم سه گانه است تحجر و تجدد و میان حق و باطل بودن است که بدتر از همه اینان میان حق و باطل بودن است که البته موقتش (به عنوان بی طرف که به سوی حق رود) بد نیست و تخلف به جا قبل ازدرروال تکلیف یک نیاز حتمی باشد(که همانا از هری به هری)میباشد.
و تازه دانسته تنها شر عینی (همان اندک) درحساب عین (نه بد ضعیف درمعنا که همان خیر بیشتر عین درحساب عین است) برای باطلی که خیری که ازخطوط درملاک انسانی هم سبقت گ
۵۳.۸k
۰۸ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.