عشق مدرسه ای پارت

عشق مدرسه ای پارت ۷
از زبان ا/ت : وقتی رفت یه نفس‌ راحت کشیدم
زنگ خورد آخرین کلاس بود
رفتم نشستم تو نیمکتم یک دختر اومد بهم گفت : سلام من یونا هستم.
میای با هم دوست بشیم ؟
گفتم : سلام منم ا/ت هستم
خوشبختم آره حتما
گفت : فکر نکنم درباره این پسری که کنارت
میشینه چیزی نمیدونی
درسته خب بزار برات دربارش
بگم
اسمش که خودت میدونی کیم تهیونگ
هست اون محبوب مدرسه اس همه دوسش دارن
روش‌ کراش دارن
اون دوتا دوست داره به اسم جیمین و جونگ کوک که هر سه تاشون خیلی خوشتیپ و قلدر مدرسه هستن و اینکه مراقب پا رو دومشون بزاری وگرنه بد جوری پشیمون میشی
گفتم : اوکی ممنون که دربارشون گفتی .
تو ذهن ا/ت : مگه کین که اینقدر ترس ناکن من که بهشون محل نمیدم تمام .


شرط
۵لایک
۵کامنت
دیدگاه ها (۵)

عشق مدرسه ای پارت۸از زبان تهیونگ :ا/ت واقعا دختر خوش...

آخرین پست ۱۴۰۲💜چه زود گذشت یک سال باهم🥹🥹سال نوتون مبارک

عشق مدرسه ای پارت ۶خلاصه رفتم نشستم معلم درس داد ....

عشق مدرسه ای پارت ۵رفتم تو کلاس نشستم سرنیمکتم یهو ی...

⁴⁷پنج سال بعد...... ا/تم:وسایلتون رو جمع کردید؟ ا/ت: اره م:...

³³ساعت ۶ (ب.ظ) از مطبم رفتم بیرون ماشین جونگکوک دیدمبا خوشحا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط