کاش ممنوعه نبودی
کاش ممنوعه نبودی!
تا پنجره را میگشودم
و عطر نفسهایت را قطره قطره
در رگهایم
چنان تزریق میکردم که حافظهی کبود
تنم اسارت آغوشت را
به فراموشی میسپرد…!
#محرم #جذاب #نوشته_عاشقانه
تا پنجره را میگشودم
و عطر نفسهایت را قطره قطره
در رگهایم
چنان تزریق میکردم که حافظهی کبود
تنم اسارت آغوشت را
به فراموشی میسپرد…!
#محرم #جذاب #نوشته_عاشقانه
- ۲.۹k
- ۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط