هبوطدر دست مداد خواهمت داد

هبوط....در دست مداد خواهمت داد
در حنجره داد خواهمت داد
ای سر که هزار قصه داری
یکروز به باد خواهمت داد
به دل انگیزی تصنیف بنان میمانی
دیدگاه ها (۷)

هبوط...به دلبر دیوانه بگویید بیاید ....آن یار که از طبیب دل ...

هبوط...آذر از تمام سفره عکس نگرفته بودتهش نوشته بود الان لا...

هبوط ..تمام نذر من فقط یک نگاه از افق چشم اوست عزیز 🤦

هبوط.....غزل گفتیّ و دُر سفتی بیا و خوش بخوان حافظکه بر نظم ...

از دور چه زیبا و قشنگ می آیی شمشیر به دست داریدست پشت سر می ...

وقتی صدای سعید را می‌شنوی،گویی در دالانی از خاطرات گم شده ای...

از سر تا پا قدم چه شکوفه بارای بهار باز آمده ایچشمی به خیال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط