چند شاتی جیهوپ

چند شاتی جیهوپ
part: آخر
ویو ا. ت
رفتم تو اتاق دیدم جیهوپ رو تخت لَش کرده
نگاش کردم دیدم نگام کرد ولی سریع برگشت اونور و پشت به من رو تخت دراز کشید
با عصبانیت داد زدم:
+: جیهوپ این چه کاریههه داری میکنی؟(عصبانی و نسبتا داد)
_: ا. ت از اتاق برو الان حوصله ندارم
+: جیهوپ چته. اصلا معنی کارات رو میدونی؟
منم احساس دارم اینجوری بهم بی محلی میکنی
اینجوری نادیدم میگیری اگه دیگه منو نمیخوای بهم بگچ
تا طلاق بگیریمـ
_: حرف دهنتو بفهم(با داد)
حرفم با داد جیهوپ نصفه موند و ادامه داد..
_: همیشه منم که باید ناز تورو بکشم اصلا به من توجه میکنی همش باید حالتو خوب کنم همش بهت ٱمید میدم
هر چی میگی انجام میدم ولی هیچ به این فکر کردی منم دل دارم منم خسته میشم منم دلم میخواد بهم عشق بورزی اصلا هیچ  میدونی چقدر خستم هروز صبح از خواب بیدار میشم صبحانه میخورم میرم باند  از ساعت 7 صبح تا 7 یا 8 شب بعد میام غُرای تورو میشنوم تازه بجز سر کار تو اتاق کارم هم کار میکنم ولی تو هیچ بهم توجه نمیکنی منم آدمم منم خسته میشم منم دل دارم دلم میخواد دوست داشته بشم روزام دیگه تکراری شده یه ذره درک کن (بغض و داد)
با حرفای جیهوپ تعجب کردم و یه بغض راه گلومو سد کرد
فقط داشتم بهش نگاه میکردم حق داشت من هیچ درکش نمیکردم. فقط مشغول کارای خودم بودم هیچ کدوم از این کارایی که برام میکرد رو براش نکردم
واقعا از خودم متنغر شدم
رفتم سمتش که رو تخت نشسته بود در آغوش گرفتمش
+: واقعا متاسفم فکر نمی.. فکر نمیکردم تحت فشار باشی واقعا ازت معذرت میخوام هوپی
فکر کردم دیگه ازم زده شدی فکر کردم دیگه فراموشم کردی
_: مگه میشه آدم زندگیشو فراموش کنه
+: الهی من دورت بگردم هوپی ببخشید منم از این به بعد هواتو دارم.. تازه نازتم میکشم (کیوت)
بیا از نو شروع کنیم بیا گذشته رو فراموش کنیم و یه زندگی جدید و پر از عشق شروع کنیم
_: چشم ماهزادم
+: الان دیگه خوبی؟
بیا از این به بعد هرچی اذیتمون کرد بهم بگیم چون بجز خودمون کسی نمیتونه مشکلمون رو حل کنه
_: اره بهترم.. باشه

دختر راست میگفت کسی بجز خودشون نمیتونست مشکل دوتا معشوق رو حل کنه
اونا از اون شب به بعد سعی کردن همه چی رو باهم درمیون بزارن و خوشون دوتا مشکلشون رو حل کنن
این بود همون عشق فراموش شده

پایان💫