قلبم برای توستp³
قلبم برای توستp³
ویو یونا
بعد حرف استاد یه پسر قد بلند خوشتیپ و جذابی وارد کلاس شد از حق نگذریم واقعا جذاب و خوشگل بود:)) با حالت سرد و هیچ حسی تو صورتش وایساده بود و کل کلاس و نگاه میکرد یه نگاه به پشتم کردم که دیدم همه دخترا در حال غش کردنن خنده ای کردم و سرم و برگردوندم سمتش. با صدای استاد همه برگشتن به کلاس.
استاد: خب خودتون و معرفی کنید..
تهیونگ: من کیم تهیونگم.. خوشبختم
خیلی سرد و خشک بود.. وا.. بعد معرفیش همه شروعکردن به دست زدن و جیغ کشیدن.. هوفف مسخره ها..
استاد: خب جناب کیم میتونی بری پیش جونگ کوک بشینی. با این حرف استاد پسره رفت و بغل کوکی نشست و بعدش جو عادی شد و درس شروع شد...
*زنگ تفریح*
زنگ که خورد وسایلم و جمع کردم و گزاشتم تو کیفم و کیک و شیرکاکائو عزیزم برداشتم و رفتم سمت بچه ها..
کیومی: وای یونا دیدی چقدر جذابههه..
یونا: اره نخوام دروغ بگم واقعا خوشگل بود.. حالا نمیری تو
کوک: چشمم روشن خانم جئون!
یونا: کوک میام میزنمتااا.. این بیشور سوال پرسید منم نظرم و گفتم..
کیومی: یااا خودتی...
جین: ولی از من که هندسام تر نیست..
مینهو: جین بیا قبول کنیم از تو هم خوشگل تر بود
جیهوپ: اره جین بیا این حقیقت تلخ و بپذیریم..
جین: یااا نخیر من خوشگل ترم
یونگی: اه اصلا باشه بابا تو هندسام ما جوجه اردک زشت.
نامجون: موافقم..
یونا: نامجون شی تو الان داری میگی ما زشتیم؟
نامجون: نه بابا منظورم این بود که یونگی بحث و خاتمه داد..
جین: بحث که خاتمه پیدا نکردهه.. هنوزم میگم من خوشگل ترم..
یونا: وای بسه دیگه بچه ها.. جیمین کو اصلا؟
کوک: رفته برا من شیر موز بخره..
مینهو: کس دیگه ای نبود حالا؟
یونا: وایسا ببینم من که صبح بهت شیر موز دادم.. تمومش کردی؟
کوک: خب توکه میدونی باید برا هر زنگ بدی اون یدونه بود الان یه زنگ دیگه مونده
یونا: بعد به من میگه پرخورم..
کیومی: خب هستی دیگه الان دوتا شیرکاکائو داری..
یدفه همه زدن زیر خنده..
یونا: یااا بسه نخندین.. اصلا به توچه که من چند تا شیرکاکائو دارم فضولچه... تو کیف من فضولی میکنی اره؟!!
کیومی: غلط خوردم یونااااا
یونا: وایسا چرا فرار میکنی کیومیی... من که تورو میبینم
جیمین: ههه.. کوک بیا شیرموزات..
کوک: ممنون جیمین هیونگگگ
جیمین: قابلت و نداشت..
مینهو: جیمین چی چرا نفس نفس میزنی؟ حالت خوبه؟
جیهوپ: اووو نگرانش شدی؟!!
نامجون: به به چه شود
خنده ای کردم و به مینهو نگاه کردم که ترکیبی از عصبانیت و خجالت بود جیمینم که داشت میخندید.
یونگی: مینهو نکنه کراش زدی رو موچی؟
جیمین: یااا یونگیا ساکت شو...
جیهوپ: راست میگه هااا.. علائمش و داره
یونا: بچه ها بسه اذیتش نکنین..
کیومی: خانم ها آقایون زنگ خوردااا
کوک: بچه ها بریم.
_____________
پارت جدید تقدیمتون🥺💗
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا❤️🍓
ویو یونا
بعد حرف استاد یه پسر قد بلند خوشتیپ و جذابی وارد کلاس شد از حق نگذریم واقعا جذاب و خوشگل بود:)) با حالت سرد و هیچ حسی تو صورتش وایساده بود و کل کلاس و نگاه میکرد یه نگاه به پشتم کردم که دیدم همه دخترا در حال غش کردنن خنده ای کردم و سرم و برگردوندم سمتش. با صدای استاد همه برگشتن به کلاس.
استاد: خب خودتون و معرفی کنید..
تهیونگ: من کیم تهیونگم.. خوشبختم
خیلی سرد و خشک بود.. وا.. بعد معرفیش همه شروعکردن به دست زدن و جیغ کشیدن.. هوفف مسخره ها..
استاد: خب جناب کیم میتونی بری پیش جونگ کوک بشینی. با این حرف استاد پسره رفت و بغل کوکی نشست و بعدش جو عادی شد و درس شروع شد...
*زنگ تفریح*
زنگ که خورد وسایلم و جمع کردم و گزاشتم تو کیفم و کیک و شیرکاکائو عزیزم برداشتم و رفتم سمت بچه ها..
کیومی: وای یونا دیدی چقدر جذابههه..
یونا: اره نخوام دروغ بگم واقعا خوشگل بود.. حالا نمیری تو
کوک: چشمم روشن خانم جئون!
یونا: کوک میام میزنمتااا.. این بیشور سوال پرسید منم نظرم و گفتم..
کیومی: یااا خودتی...
جین: ولی از من که هندسام تر نیست..
مینهو: جین بیا قبول کنیم از تو هم خوشگل تر بود
جیهوپ: اره جین بیا این حقیقت تلخ و بپذیریم..
جین: یااا نخیر من خوشگل ترم
یونگی: اه اصلا باشه بابا تو هندسام ما جوجه اردک زشت.
نامجون: موافقم..
یونا: نامجون شی تو الان داری میگی ما زشتیم؟
نامجون: نه بابا منظورم این بود که یونگی بحث و خاتمه داد..
جین: بحث که خاتمه پیدا نکردهه.. هنوزم میگم من خوشگل ترم..
یونا: وای بسه دیگه بچه ها.. جیمین کو اصلا؟
کوک: رفته برا من شیر موز بخره..
مینهو: کس دیگه ای نبود حالا؟
یونا: وایسا ببینم من که صبح بهت شیر موز دادم.. تمومش کردی؟
کوک: خب توکه میدونی باید برا هر زنگ بدی اون یدونه بود الان یه زنگ دیگه مونده
یونا: بعد به من میگه پرخورم..
کیومی: خب هستی دیگه الان دوتا شیرکاکائو داری..
یدفه همه زدن زیر خنده..
یونا: یااا بسه نخندین.. اصلا به توچه که من چند تا شیرکاکائو دارم فضولچه... تو کیف من فضولی میکنی اره؟!!
کیومی: غلط خوردم یونااااا
یونا: وایسا چرا فرار میکنی کیومیی... من که تورو میبینم
جیمین: ههه.. کوک بیا شیرموزات..
کوک: ممنون جیمین هیونگگگ
جیمین: قابلت و نداشت..
مینهو: جیمین چی چرا نفس نفس میزنی؟ حالت خوبه؟
جیهوپ: اووو نگرانش شدی؟!!
نامجون: به به چه شود
خنده ای کردم و به مینهو نگاه کردم که ترکیبی از عصبانیت و خجالت بود جیمینم که داشت میخندید.
یونگی: مینهو نکنه کراش زدی رو موچی؟
جیمین: یااا یونگیا ساکت شو...
جیهوپ: راست میگه هااا.. علائمش و داره
یونا: بچه ها بسه اذیتش نکنین..
کیومی: خانم ها آقایون زنگ خوردااا
کوک: بچه ها بریم.
_____________
پارت جدید تقدیمتون🥺💗
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا❤️🍓
۶.۳k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.