خوشحالم که حالت خوبه

×خوشحالم که حالت خوبه
۱ماه بعد
ویو راوی
تو این یک ماه مدرسه ها تموم شده
و ا.ت جیهوپ زو تو این مدت ندیده
چند روزی بود که حالت تهوع داشت
و تقویم پریودیش بهم ریخته بود
خودش به حامله بودنش شک کرده بود
اما فکرشم نمی‌کرد
الکس رفته بود سفر کاری و پدر مادر ا.ت هم خونه نبودن
ا.ت رفت دکتر
و فهمید که حاملست تو راه برگشت از بیمارستان بود که یهو به ماشین زد بهش
(۵سال بعد ویو جیهوپ)
ا.ت تو کماست و من با تمام عذاب وجدانم دارم زندگی میکنمتو خونه بودم که یهو از بیمارستان بهم زنگ زدن
×بفرمایید
؟خانم کیم ا.ت به هوش اومده
تا اینو شنیدم
رفتم سوار ماشین شدم و با سرعت نور رسیدم بیمارستان
دیدم ا.ت داره با پرستار حرف میزنه زود رفتم تو اتاق
+ج.جیهوپ
ا.ت رو تو آغوشم گرفتم
×خیلی دوست دارم ا.ت
+و.واقعا
×اوهوم
×لا من ازدواج میکنی
+من خب اره
(و پایان باهم به خوبی و خوشی زندکی کردن)
دیدگاه ها (۱۵)

گایز فردا دو پارت از تهیونگ میزارم بعدش دیگه موند شنبه ادامش

۳ویو ا.تجی هو صبحونه خورد منم چمدونم بستم و لباساشو پوشندمسو...

🙂

که یهو یه مشت زد تو صورتم=ا.ت برو بیرون+الکس بیا بریم ولش کن...

فیک مافیای سیاه من part 3

مرگ بی پایان پارت ۳۱

رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط