ازدواج اجباری

#پارت33

جیمین : بیبی من‌نمیخاد پاشه ؟
ات : ولم کن ...بزار بخوابم ..
جیمین : پاشو..صبحونه اماده کردما ..
ات : نمیخام 😭
جیمین : اگه پا نشی تنبیهت میکنم .
ات : گوه خوردم ..پاشدم ..

ات رفت دست و صورتش رو شست و اومد که با جیمین صبحونه بخوره ..

جیمین : میخام راجب یک موضوعی باهات صحبت کنم .
ات : چی ؟
جیمین : راجب بچه ..
ات : بچه دار شیم ؟
جیمین : اره ..
ات : من مشکلی ندارم ، فقط یونا چی‌؟
جیمین‌: خودم حلش میکنم ..
ات : باش..

جیمین ویو :
خواستم تماس بگیرم با یونا که بگم قرار بزاریم که بهش بگم ..
جیمین : الو
یونا : سلام ..اوپا‌‌‌‌‌.
جیمین : سلام..یونا..بیا کافه میخام ببینمت ادرسو میفرستم..
یونا : باشه ..اوپا..

۱ ساعت بعد :
جیمین ویو :
تو کافه نشسته بودم که منتظر یونا بودم دیدم داره میاد
یونا : سلام..اوپا...جونم خوبی ؟
جیمین : سلام.
زیاد وقت ندارم باید یه چیزی بهت بگم .
یونا : بگو اوپا ..
جیمین : من با ات اشتی کردم
ما دیگه نمیتونیم ادامه بدیم ..
یونا : اوپا...اوپا..من تورو دوست داشتم ‌.
اون ات فقط تورو بخاطر پول میخاد اوپا ( اره جون عمت تو نمیخای 🗿)
جیمین‌: بببخشید لطفا دیگه تو زندگی‌من نیا ..
الانم باید ات رو ببرم ازمایشگاه ازمایش بده ..

یونا : اوپا...حق..حق..من دوستت دارم عاشقتم تو ام عاشقمی نرو اوپا...حق..حق..حق‌‌..
اوپا..😭😭
جیمین : من باید برم ، خدافظ..

یونا : میفهمونم بهت ات میبینیم ( ک.صکص🗿)

جیمین رفت به سمت خونه که ات رو ببره ازمایشگاه ...
جیمین : الو ..ات بیا پایین‌ جلوی در منتظرتم ‌.‌
ات : باشه...اومدم..
ات : سلام..بریم ..
جیمین : اوکی

جیمین ات رفتن ازمایشگاه که ازمایش بارداری بدن ..
یونا هم تعقیبشون میکرد ..
پرستار : خانم پارک ات نوبت شماست با همسرتون بیاید..
ات : بریم‌‌..

نیم ساعت بعد :
پرستار : خوب از هر دوتاتون ازمایش گرفتم
اینجا وایسید ،تقریبا الان اماده میشه اقای پارک
یونا یواشکی رفت‌پیش پرستار ..
یونا : سلام..خوبی ؟
پرستار :خانم بفرمایید بیرون ‌...
یونا : یه کاری برام انجام بدی یه پول تپل میگیری ..
پرستار : چه کاری‌؟

----------------------------♡

پرستار : خانم‌ پارک ات ..
ات : ب..بله..
پرستار : جواب ازمایشتون
امادست ..
جیمین : خوب چیه ؟
پرستار : اقای پارک‌ شما مشکلی برای بارداری ندارید
ولی خانم پارک ات مشکل دارن و نمیتونن باردار شن ‌‌‌‌‌..
جیمین:
دیدگاه ها (۵)

ازدواج اجباری

به شرطـی امشب ۶پارتـ از ازدواج اجباری میزارم کـه لایکـ و نظر...

تنـکیو¹⁷⁰تایی شدیمـ ✨ مرسـی واسه حمایتـ هایـ قشنگتون

بچه ها نمیدونم چیشد کلا پارت دوم ارباب خشن قاطی شد

نام فیک: عشق مخفیPart: 47ویو ات*جی. واقعا؟ات. علائمش رو دارم...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖عشق مافیا چند روز بعد ویو یونا میدونم دارم به جونگ کوک...

پارت۱۰جیمین: منم فقط به سوا گفتم اما جوابی نداد و رفت(تلفن ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط