دور از نوازشهای دست مهربانت

دور از نوازش‌های دست مهربانت
دستان من،
در انزوای خویش تنهاست
بگذار دستت، رازِ دستم را بداند
بی‌هیچ پروایی
که دستِ عشق با ماست
دیدگاه ها (۱)

چشم شهلای تو گُلْ، تیر زَنَد بر دل هر رهگذ...

تو دل‌سنگی و من #آیینه‌ای دلتنگ، دور از توکجای سینه‌ام بگذار...

صـدای مرگ میدهد ،اتاق و میز و دفترمنه خنده میکند لبم ،نه غــ...

تو میرفتی ،خدایم گریه میکردجهان برشانه هایم گریه میکردمیان و...

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

بسم الله الرحمن الرحیم جهاد با نفس :برخی متأسفانه از قرآن می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط