عشق همراه با خشونت p10
عشق همراه با خشونت p10
از زبان ا/ت
کوکه مستم بود نشستم پشش
+هومم چیه نکنه باز دوست دخترت
ولت کرد آخه عادت شده واسم
-ا/ت اگه ازت یه چی بخوام انجام
میدی (حالت مست)
+بستگی داره چی باشه
-انجام میدی
+ اوووفف نمیدونم باید ببینم چیه
-با من قرار میزاری
+وات داف.... شوخیت گرفته پسر
من همیشه به تو به چشم دوس نگاه
میکردم نه به مرد
ولش کن تو الان مستی پاشو بریم
بلندش کردم سوار ماشین کردمش و راه
افتادیم به سمت خونه من از پله ها
بردمش بالا و گذاشتم رو تخت
خودمم رفتو اتاقم لباسامو عوض
کردم و خوابیدم
(صبح)
با باد سردی که از پنجره اتاقم به
تختم وزید بیدار شدم یه کششی
به عضلات بدنم دادم از تختم بلند
شدم و به سرویس رفتم تا دست و
صورتم را بشورم
داشتم صورتمو میشستم که یاد
مهمونی امشب افتادم استرس تمام
وجودم را در بر گرفت و هر لحظه میترسیدم
که بلایی سر بکهیون بیاد که یهو بغضم ترکید
و اشک از چشمانم جاری شد
از زبان ا/ت
کوکه مستم بود نشستم پشش
+هومم چیه نکنه باز دوست دخترت
ولت کرد آخه عادت شده واسم
-ا/ت اگه ازت یه چی بخوام انجام
میدی (حالت مست)
+بستگی داره چی باشه
-انجام میدی
+ اوووفف نمیدونم باید ببینم چیه
-با من قرار میزاری
+وات داف.... شوخیت گرفته پسر
من همیشه به تو به چشم دوس نگاه
میکردم نه به مرد
ولش کن تو الان مستی پاشو بریم
بلندش کردم سوار ماشین کردمش و راه
افتادیم به سمت خونه من از پله ها
بردمش بالا و گذاشتم رو تخت
خودمم رفتو اتاقم لباسامو عوض
کردم و خوابیدم
(صبح)
با باد سردی که از پنجره اتاقم به
تختم وزید بیدار شدم یه کششی
به عضلات بدنم دادم از تختم بلند
شدم و به سرویس رفتم تا دست و
صورتم را بشورم
داشتم صورتمو میشستم که یاد
مهمونی امشب افتادم استرس تمام
وجودم را در بر گرفت و هر لحظه میترسیدم
که بلایی سر بکهیون بیاد که یهو بغضم ترکید
و اشک از چشمانم جاری شد
۵.۶k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.