برای اونایی که خوندن پارت قبل که به چوخ رفته ادامش😑💔
برای اونایی که خوندن پارت قبل که به چوخ رفته ادامش😑💔
(تهیونگ)
ای بابا این جیمین چرا نمیره خونشون ایششش
_چیکار داری؟ احساس نمیکنی زیاد اینجا موندی الان دقیق یک ساعت ونیمه که اینجایی
_چرا میرم البته نه به حرف توچون امشبم بیمارستان شیفتم
_وااا
_وا نداره من مهمونتم.. بگذریم میخوام یه چیزی بگم بعد برم
_بگو
_تهیونگ دستت به جونگ کوک بخوره بامن طرفی!
هه مثال میخوای چیکار کنی؟؟
_مثال خورد چیکارم میکنی؟
اخماش رفت توهم و گفت
_از اینجا میبرمش بیرون
_فکر میکنی بتونی؟
پاش بیوفته هر کاری انجام میدم
پوزخندی رو لبام نشست
(شوگا)یا یا بچه ها بهتره تمومش کنین شماها دوستین
_خداحافظ جیمین
_الان داری منو پرتم میکنی بیرون؟
_معلوم بود؟؟
_ن پ
رفت به سمت اتاقی که کوکی توش بود و بعد چند ثانیه دوباره برگشت سمت ما ، خداحافظی کرد ورفت
تقریبا یه ربع بعد ارایشگر از اتاق اومد بیرون
_چیشد؟
_دارن لباساشونو عوض میکنن
_میتونی بری
تعظیم کرد و باسرعت از پله ها پایین رفت منم به سمت در رفتم و بدون اینکه در بزنم واردش شدم.با چیزی که دیدم دهنم باز موند کوکی با بالاتنه لخت روبروی اینه وایستاده وداشت با موهاش بازی میکرد که با دیدن من از توی اینه دوید سمت صندلی و لباسشو برداشت،اونو جلوی بدن لختش گرفت
_تو .. تواینجا چیکار میکنی ؟ چرا در نزدی؟؟
جانم ؟ این چه وضعه حرف زدنه حاال خوبه دوساعت نیست منو تهیونگ صدا میکنه اونوقت میگه در ؟هه برا وارد شدن به اتاقای خونه خودم باید دربزنم !
_چون خونه ی خودمه !!
_خونه ی تو باشه الان این اتاقیه که یه نفر داخلشه پس باید در بزنی
خواستم برم سمتش تا بهش بفهمونم دقیقا برای چه کاری اینجاست ونباید زبون درازی بکنه که یهویی دستی از پشت روی شونم نشست وبعدش صدای اروم شوگا توی گوشم پخش شد
(شوگا)تهیونگ الان وقتش نیست
(شوگا)ببخشید جونگ کوک ما بیرون منتظرتیم
دستمو گرفت و بزور از اتاق اوردتم بیرون
_چرا اینکارو کردی؟؟چرا نزاشتی حالیش کنم ؟؟
_چون اون موقع وقتش نبود
اره راست میگفت اون موقع وقتش نبود من جای بهتری میتونم تلافیش کنم اتاق قرمز
_ارباب قرصتون
برگشتم سمت خدمتکار و نیشخندی بهش زدم
_نمیخوام ببرش
_تهیونگ اینکارو نکن نباید قرصاتو بزاری کنار
_مگه نگفتی اونجا جاش نبود منم میخوام تو اتاق بازی ادبش کنم
_اما..
_اما نداره خودت که دیدی بااون موها چقدر سکسی شده بود.
من درحال عر زدن😑💔
(تهیونگ)
ای بابا این جیمین چرا نمیره خونشون ایششش
_چیکار داری؟ احساس نمیکنی زیاد اینجا موندی الان دقیق یک ساعت ونیمه که اینجایی
_چرا میرم البته نه به حرف توچون امشبم بیمارستان شیفتم
_وااا
_وا نداره من مهمونتم.. بگذریم میخوام یه چیزی بگم بعد برم
_بگو
_تهیونگ دستت به جونگ کوک بخوره بامن طرفی!
هه مثال میخوای چیکار کنی؟؟
_مثال خورد چیکارم میکنی؟
اخماش رفت توهم و گفت
_از اینجا میبرمش بیرون
_فکر میکنی بتونی؟
پاش بیوفته هر کاری انجام میدم
پوزخندی رو لبام نشست
(شوگا)یا یا بچه ها بهتره تمومش کنین شماها دوستین
_خداحافظ جیمین
_الان داری منو پرتم میکنی بیرون؟
_معلوم بود؟؟
_ن پ
رفت به سمت اتاقی که کوکی توش بود و بعد چند ثانیه دوباره برگشت سمت ما ، خداحافظی کرد ورفت
تقریبا یه ربع بعد ارایشگر از اتاق اومد بیرون
_چیشد؟
_دارن لباساشونو عوض میکنن
_میتونی بری
تعظیم کرد و باسرعت از پله ها پایین رفت منم به سمت در رفتم و بدون اینکه در بزنم واردش شدم.با چیزی که دیدم دهنم باز موند کوکی با بالاتنه لخت روبروی اینه وایستاده وداشت با موهاش بازی میکرد که با دیدن من از توی اینه دوید سمت صندلی و لباسشو برداشت،اونو جلوی بدن لختش گرفت
_تو .. تواینجا چیکار میکنی ؟ چرا در نزدی؟؟
جانم ؟ این چه وضعه حرف زدنه حاال خوبه دوساعت نیست منو تهیونگ صدا میکنه اونوقت میگه در ؟هه برا وارد شدن به اتاقای خونه خودم باید دربزنم !
_چون خونه ی خودمه !!
_خونه ی تو باشه الان این اتاقیه که یه نفر داخلشه پس باید در بزنی
خواستم برم سمتش تا بهش بفهمونم دقیقا برای چه کاری اینجاست ونباید زبون درازی بکنه که یهویی دستی از پشت روی شونم نشست وبعدش صدای اروم شوگا توی گوشم پخش شد
(شوگا)تهیونگ الان وقتش نیست
(شوگا)ببخشید جونگ کوک ما بیرون منتظرتیم
دستمو گرفت و بزور از اتاق اوردتم بیرون
_چرا اینکارو کردی؟؟چرا نزاشتی حالیش کنم ؟؟
_چون اون موقع وقتش نبود
اره راست میگفت اون موقع وقتش نبود من جای بهتری میتونم تلافیش کنم اتاق قرمز
_ارباب قرصتون
برگشتم سمت خدمتکار و نیشخندی بهش زدم
_نمیخوام ببرش
_تهیونگ اینکارو نکن نباید قرصاتو بزاری کنار
_مگه نگفتی اونجا جاش نبود منم میخوام تو اتاق بازی ادبش کنم
_اما..
_اما نداره خودت که دیدی بااون موها چقدر سکسی شده بود.
من درحال عر زدن😑💔
۹.۹k
۰۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.