فیک برادر (پارت ۲)
ا/ت ویو
زنگ تفریح خورد رفتیم بیرون یهو جونگ کوکو دیدم اخه چقدر
میشه یه آدم
شبیه یکی دیگه باشه
+ خیلی جذابم؟
_ نه
اومد جلوم رفتم عقب و عقب تا اینکه خوردم به دیوار
+ پس به چی نگاه میکردی
نا خودآگاه اشکام ریخت بی صدا
_ چ چ هق چشمات هق
+ خیلی قشنگن
اونیکی دستشم گذاشت
_ هق هق ت ت
+ کی؟
_ برو کنار هق لطفا
کوک رفت عقب منم رفتم به سمت بوفه با همون اشکا
کوک ویو
رفتم دنبالش ببینم کجا میره
نمیدونم چرا میبینمش ناخودآگاه یاد تهیونگ میوفتم
قلبمم تند تند میزنه دیدم رفت بوفه
رفتم تو میزش نشستم
_ چرا اومدی؟ (با صدای گرفته)
+ باید دوس دخترم شی
_ چی؟
کسی تو بوفه نبود
_ مگه زوره
+ اره و اگر نه میکشمت
_ به همین خیال باش تو منو بکشی؟ مگه مافیایی؟
تمام حرف های ا/ت با صدای گرفته و چشمای پف کردس
+ هستم
_ چ چی؟
ا/ت ویو
با این حرفش یاد تهیونگ افتادم
گفت من مافیام ولی بخاطرت ازش دست کشیدم دوست دارم ا/ت تو زندگیمی
_ من نمیتونم
زنگ تفریح خورد رفتیم بیرون یهو جونگ کوکو دیدم اخه چقدر
میشه یه آدم
شبیه یکی دیگه باشه
+ خیلی جذابم؟
_ نه
اومد جلوم رفتم عقب و عقب تا اینکه خوردم به دیوار
+ پس به چی نگاه میکردی
نا خودآگاه اشکام ریخت بی صدا
_ چ چ هق چشمات هق
+ خیلی قشنگن
اونیکی دستشم گذاشت
_ هق هق ت ت
+ کی؟
_ برو کنار هق لطفا
کوک رفت عقب منم رفتم به سمت بوفه با همون اشکا
کوک ویو
رفتم دنبالش ببینم کجا میره
نمیدونم چرا میبینمش ناخودآگاه یاد تهیونگ میوفتم
قلبمم تند تند میزنه دیدم رفت بوفه
رفتم تو میزش نشستم
_ چرا اومدی؟ (با صدای گرفته)
+ باید دوس دخترم شی
_ چی؟
کسی تو بوفه نبود
_ مگه زوره
+ اره و اگر نه میکشمت
_ به همین خیال باش تو منو بکشی؟ مگه مافیایی؟
تمام حرف های ا/ت با صدای گرفته و چشمای پف کردس
+ هستم
_ چ چی؟
ا/ت ویو
با این حرفش یاد تهیونگ افتادم
گفت من مافیام ولی بخاطرت ازش دست کشیدم دوست دارم ا/ت تو زندگیمی
_ من نمیتونم
۷.۵k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.