داشتم از این شهر می رفتم

.
داشتم از این شهر می رفتم
صدایم کردی
جا ماندم
از کشتی ای که رفت و غرق شد!
البته
این فقط می تواند یک قصه باشد
در این شهر دود و آهن
دریا کجا بود
که من بخواهم سوار کشتی شوم و
تو صدایم کنی!
فقط می خواهم بگویم
تو نجاتم دادی
تا اسیرم کنی !
#
#دلبرانه
به این پست از 1 تا 10 امتیاز بدین❤
.
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
دیدگاه ها (۵)

کپشن رو بخونین؟!!!.دلم میخواست خانه ای داشتم دور از تمام شهر...

.پدربزرگ میگفت : انتظار کارِ مَرد نیست !یک دلِ قوی میخواهد ک...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۵

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط