بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
د) - تا وقتی انسان زندگی مدنی و اجتماعی دارد و تا وقتی خواهان رشد، کمال، رفاه و سعادت چه دنیوی و چه اخروی است، نه تنها قوانین الهی و دینی، بلکه هیچ قانونی جنبه شخصی ندارد و این که غربیها، سکولارها یا به واژهای آشناتر کفار و مشرکین مدعی هستند دین موضوعی شخصی است! فقط برای ما مسلمانان و متدینین به ادیان دیگر است، وگر نه خودشان در دینشان هر چه که باشد هیچ مسئلهای را شخصی نمیدانند. چرا که شخص را جزئی از زنجیره اجتماع میشناسند و هیچ رفتار شخصیای وجود ندارد که جامعه را متأثر ننماید.
حتی اگر کسی بگوید: من میخواهم بروم وسط بیابان و زیر آفتاب آن قدر شراب بخورم که بمیرم و این یک مسئله شخصی است! باز هم جلوی او را می گیرند. چرا که منافع اجتماعی را به خطر میاندازد. او اولاً یک ناهنجاری رفتاری را باب میکند و ثانیاً همان جنازه او نیز در بیابانی متعلق به همگان می افتد و ثالثاً با این رفتار خود و ظلمی که به شخص خویش روا داشته، در جامعه تأثر و تألم روحی ایجاد می کند.
لذا امروزه در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا، رفتارهای شخصی افراد، به شدت تحت کنترل است و برای این امور نیز قوانین بسیار سختی هم مصوب نمودهاند و حتی پا را از حد معقول و معمول فراتر گذاشتهاند.
به عنوان مثال: در برخی از ایالتهای کانادا که بامشکل کاهش جمعیت روبروست اگر به هنگام آزمایشات اولیه مشخص شودکه جنین در رحم مادر،دچار عقبافتادگی است،برعکس جمهوری اسلامی ایران، به هیچ وجه اجازه سقط جنین نمیدهند و به مادر صرف نظر از این که اصلاً پدر معینی هم دارد که کمک حال او باشد یا خیر می گویند: موظفی او را حمل کرده و متولد نمایی و پس از تولد نیز موظفی تا از او نگاهداری نموده و بزرگش کنی و اگر معلوم شود که کوتاهی کردی، با پلیس و دادگاه طرف هستی! و بالعکس در برخی از کشورها مانند سوئیس که فقط پول و سود پول را هدف و عامل رفاه میدانند به بهانه جلوگیری از درد نکشیدن و البته در اصل برای جلوگیری از هزینهی درمان توسط دولت، اجازه میدهند که پزشک با رضایت بیمار و یا وراث، وی را بکشد!
ﻫ) - پس، آزادی مطلق فردی دروغی بیش نیست که فقط آن را به عنوان یک حربه، در مقابل جامعه و حکومت اسلامی به کار می گیرند.
قوانین اسلامی، از آن جهت که اوامر الهی است و از کلام وحی نشأت میگیرد، پیش و بیش از هر مکتب و قانون دیگری، برای فرد و نیز نقش و تأثیر او در اجتماع ارزش قایل شده است و آزادی های فردی را در چارچوب اهداف و منافع شخص و اجتماع محدود نموده است.(پایان)( ص 1)
پاسخ قسمت دوم :
د) - تا وقتی انسان زندگی مدنی و اجتماعی دارد و تا وقتی خواهان رشد، کمال، رفاه و سعادت چه دنیوی و چه اخروی است، نه تنها قوانین الهی و دینی، بلکه هیچ قانونی جنبه شخصی ندارد و این که غربیها، سکولارها یا به واژهای آشناتر کفار و مشرکین مدعی هستند دین موضوعی شخصی است! فقط برای ما مسلمانان و متدینین به ادیان دیگر است، وگر نه خودشان در دینشان هر چه که باشد هیچ مسئلهای را شخصی نمیدانند. چرا که شخص را جزئی از زنجیره اجتماع میشناسند و هیچ رفتار شخصیای وجود ندارد که جامعه را متأثر ننماید.
حتی اگر کسی بگوید: من میخواهم بروم وسط بیابان و زیر آفتاب آن قدر شراب بخورم که بمیرم و این یک مسئله شخصی است! باز هم جلوی او را می گیرند. چرا که منافع اجتماعی را به خطر میاندازد. او اولاً یک ناهنجاری رفتاری را باب میکند و ثانیاً همان جنازه او نیز در بیابانی متعلق به همگان می افتد و ثالثاً با این رفتار خود و ظلمی که به شخص خویش روا داشته، در جامعه تأثر و تألم روحی ایجاد می کند.
لذا امروزه در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا، رفتارهای شخصی افراد، به شدت تحت کنترل است و برای این امور نیز قوانین بسیار سختی هم مصوب نمودهاند و حتی پا را از حد معقول و معمول فراتر گذاشتهاند.
به عنوان مثال: در برخی از ایالتهای کانادا که بامشکل کاهش جمعیت روبروست اگر به هنگام آزمایشات اولیه مشخص شودکه جنین در رحم مادر،دچار عقبافتادگی است،برعکس جمهوری اسلامی ایران، به هیچ وجه اجازه سقط جنین نمیدهند و به مادر صرف نظر از این که اصلاً پدر معینی هم دارد که کمک حال او باشد یا خیر می گویند: موظفی او را حمل کرده و متولد نمایی و پس از تولد نیز موظفی تا از او نگاهداری نموده و بزرگش کنی و اگر معلوم شود که کوتاهی کردی، با پلیس و دادگاه طرف هستی! و بالعکس در برخی از کشورها مانند سوئیس که فقط پول و سود پول را هدف و عامل رفاه میدانند به بهانه جلوگیری از درد نکشیدن و البته در اصل برای جلوگیری از هزینهی درمان توسط دولت، اجازه میدهند که پزشک با رضایت بیمار و یا وراث، وی را بکشد!
ﻫ) - پس، آزادی مطلق فردی دروغی بیش نیست که فقط آن را به عنوان یک حربه، در مقابل جامعه و حکومت اسلامی به کار می گیرند.
قوانین اسلامی، از آن جهت که اوامر الهی است و از کلام وحی نشأت میگیرد، پیش و بیش از هر مکتب و قانون دیگری، برای فرد و نیز نقش و تأثیر او در اجتماع ارزش قایل شده است و آزادی های فردی را در چارچوب اهداف و منافع شخص و اجتماع محدود نموده است.(پایان)( ص 1)
۵۸۹
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.