شماچه میدونین بعضی آدمها چه زجری میکشن که جلوی چشمای شما
شماچه میدونین بعضی آدمها چه زجری میکشن که جلویِ چشمای شما قوی و مقتدر به نظر بیان،
چه میدونین چه دردی تو جای جایِ روح و قلبشون چه مسافتی رو پیچ میره که صورتشون خونسردی و صبوریشو هیچ وقت از دست نده،
که یهو جلویِ شما فروکش نکنن،
نریزن...
و کوبیده نشن،
چه میدونین بعضی ها چه مشقتی و تحمل میکنن که تو چشمهاتون نگاه کنن و آروم ترین لحن و نگاه و داشته باشن،
و دوست داشتنشون از سلول سلولِ بدنشون فریادِ دلتنگی بزنه،
که از ترس قضاوت ها و چشم های بد و زخمی,
بیخیال ترین آدمِ دنیا صفّت بگیرن،
شما چه میدونین چه جنگی درونشونه
و دلشون چه غوغایی برایِ زخمهایی که تا همیشه جاش تویِ قلبشون میمونه و همیشه باید موااظبِ نمکِ دست شما باشن برپاست.
چه میدونین چه دردی تو جای جایِ روح و قلبشون چه مسافتی رو پیچ میره که صورتشون خونسردی و صبوریشو هیچ وقت از دست نده،
که یهو جلویِ شما فروکش نکنن،
نریزن...
و کوبیده نشن،
چه میدونین بعضی ها چه مشقتی و تحمل میکنن که تو چشمهاتون نگاه کنن و آروم ترین لحن و نگاه و داشته باشن،
و دوست داشتنشون از سلول سلولِ بدنشون فریادِ دلتنگی بزنه،
که از ترس قضاوت ها و چشم های بد و زخمی,
بیخیال ترین آدمِ دنیا صفّت بگیرن،
شما چه میدونین چه جنگی درونشونه
و دلشون چه غوغایی برایِ زخمهایی که تا همیشه جاش تویِ قلبشون میمونه و همیشه باید موااظبِ نمکِ دست شما باشن برپاست.
- ۴.۳k
- ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط