پارت کما

⭐‌پارت ۱۵/کما⭐‌
تهیونگ:باهام ازدواج میکنی؟♡

:پشمام ریخته بود ولی من همیشه باید تو موقعیت های حساس خندم بگیره../

آت:🤣🤣شوخی میکنی ته؟سرت به جایی خورده؟ما خواهر برادریم دیوونه🤣🤣وای مردم از خنده🤣🤣

پخش شده بودم روی زمین از بس خندیدم و تهیومگ مظلوم هم زل زده بود به من و یه چهره مظلومانه گرفته بود...
همه یه نیگا به من میکردن یه نیگا به تهیونگ بعد جررر میخوردن رد میشدن../
ولی بعد از اینکه خندم تموم شد تهیونگ اخم کرد ولی حس کردم خیلی ناراحت شده واسه همین منو قشنگ دو دستی برداشت گذاشت تو ماشین و به سمت خونه حرکت کرد
ولیی من نمی‌دونستم چی در انتظارمه...

تهیونگ منو برد خونه گذاشت رو تخت پتو مو کشید روم و رفت بیرون ...(فک کردین بچه ی مظلومم میخواد یه کاری کنه؟ یاع یاع یاع🤣)




خب بچه ها پارت بعدیش صحنه دار هست اگه دوست ندارین از این فیکا بنظرم خودتون باقیشو اون طور که می‌خواین تصور کنین و نخونین😂😂
نظرتون رو بگین و لایک هم فراموش نشه♥️
اگه دوست داشتی فالوم کن تا گمم نکنی چون بخش مهمش مونده😁💫
دیدگاه ها (۱)

⭐‌پارت۱۶/کما⭐‌-زنگ زدم به جونگ کوک گفتم بیاد دنبالم بریم آبج...

⭐‌پارت ۱۷/کما⭐‌داری صحنه هیجانی‼️🥵-جونگ کوک منو جلو در پیاده...

⭐‌پارت ۱۴/کما⭐‌ همه جا تزئین شده بود پر از گلای رنگارنگ .یه ...

⭐‌پارت۱۳/کما⭐‌ دیگه داشتم مرخص میشدم پرستار:خب خانم بهتون تب...

{مافیای من}{پارت ۲}_داشتم کفشامو میپوشیدم که مامانم گفت ‌&...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط