پارتکما
⭐پارت۱۶/کما⭐
-زنگ زدم به جونگ کوک گفتم بیاد دنبالم بریم آبجو بخوریم .
یه ربع بعد دیدم دیدم ماشین جونگ داره نزدیکم میشه ماشینش یه لامبورگینیه مات بود زیر سایه من خیلی پولدار شده بود ولی نمیدونم چرا بازم به اون لامبورگینی ساده راضیه.
نشستم تو ماشینش و اشاره کردم که به بار خودمون که مشتریامون معمولاً میومدن اونجا بریم و یه آبجو بزنیم.
آنقدر درگیر آت بودم که نفهمیدم کی رسیدیم .با اشاره جونگ کوک پیاده شدم و رفتیم داخل.
"""
جونگ کوک:خب میخوای چیکار کنی؟
تهیونگ :نمیدونم باید یه گلی به سرم بگیرم نمیتونم بیخیالش بشم که
-چشام خمار شده بود ولی بازم از نوشیدن دست بر نمیداشتم
جونگ کوک:بسه دیگه بده من اون کوفتیو
-تقلا میکردم که شیشه رو بده تا یکم دیگه بنوشم ولی انگار نه انگار .از بازم گرفت و لب زد
جونگ کوک:پاشو میبرمت خونت بسه دیگه
تهیونگ:زنگ بزن راننده مگه ننوشیدس
جونگ کوک:میدونستم این وضعی میشی نوشابه خوردم
نظرتون راجب فیک چیه؟
پارت بعدی🛐🛐
فالو کن گمم نکنی🥵
-زنگ زدم به جونگ کوک گفتم بیاد دنبالم بریم آبجو بخوریم .
یه ربع بعد دیدم دیدم ماشین جونگ داره نزدیکم میشه ماشینش یه لامبورگینیه مات بود زیر سایه من خیلی پولدار شده بود ولی نمیدونم چرا بازم به اون لامبورگینی ساده راضیه.
نشستم تو ماشینش و اشاره کردم که به بار خودمون که مشتریامون معمولاً میومدن اونجا بریم و یه آبجو بزنیم.
آنقدر درگیر آت بودم که نفهمیدم کی رسیدیم .با اشاره جونگ کوک پیاده شدم و رفتیم داخل.
"""
جونگ کوک:خب میخوای چیکار کنی؟
تهیونگ :نمیدونم باید یه گلی به سرم بگیرم نمیتونم بیخیالش بشم که
-چشام خمار شده بود ولی بازم از نوشیدن دست بر نمیداشتم
جونگ کوک:بسه دیگه بده من اون کوفتیو
-تقلا میکردم که شیشه رو بده تا یکم دیگه بنوشم ولی انگار نه انگار .از بازم گرفت و لب زد
جونگ کوک:پاشو میبرمت خونت بسه دیگه
تهیونگ:زنگ بزن راننده مگه ننوشیدس
جونگ کوک:میدونستم این وضعی میشی نوشابه خوردم
نظرتون راجب فیک چیه؟
پارت بعدی🛐🛐
فالو کن گمم نکنی🥵
- ۲.۶k
- ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط