فرشته نجات (پارت۵)
فرشته نجات (پارت۵)
مبلغی که برای حقوق گفت خیلی زیاد بود منم قبول کردم فرداشب دوست دخترش باشم داشتم میرفتم که گفت
& کجا میری
* میرم خونم
& چرا اینجا نمیمونی راه خونت دوره همینجا بمون فردا ظهر میخوام بریم خرید برای شب
قبول کردم که اونجا بمونم یونگی هم به ندیمه ها گفت یه اتاق برام حاظر کنن
آخه یه مهمونی کوچیکه چرا باید این همه خرج کنه حتما آدم های مهمی توی مهمونی هستن خدا رو شکر فردا دانشگاه تعطیله
(فردا صبح)
بیدار شدم رفتم طبقه پایین یونگی نبود از یکی از ندیمه ها پرسید کجاست گفت رفته شرکت صبحانمو تمام کردم یه خانمی امد اونجا بهش نمیخورد ندیمه باشه گفت
منشی یونگی . سلام من منشی آقای مین هستم گفتن بیام توی برنامه امروزتون کمکتون کنم و یه نامه ایرو بهتون بدم
* چه برنامه ای
یه کاغذ آوردم جلوم و دیدمش از الان تا شب کلی برنامه ریخته بود
ماساژ ، خرید، میکاپ و ...
* اینا واسه چی هستن
منشی . آقای مین گفتن این نامه رو بهتون بدیم تا ببینید براچی هستن
نامه رو از منشی گرفت وخوندمش
نامه :
سلام ا.ت من امروز یه کاری واسم پیش آمد از اونجایی که تو از شروع تا پایان امروز دوست دخترم هستی میخوام تمام این کار هایی که داخل لیست هستن رو انجام بدی چون دوست دارم شب بین همه بدرخشی خودمم یه بار برنامه رو واست توضیح میدم
اول از همه امروز باید با منشی بری یه جایی یکی از بهترین ماساژور های کره اونجا هست قراره نیم ساعت ماساژ بگیری بعدش میری سراغ خرید لباس لباست برای مهمونی امشب باید خیلی خاص باشه بعد از انتخاب لباس برمیگردی عمارت و آماده میشی برای میکاپ چند تا میکاپ آرتیست استخدام کردم بعدشم من دم در عمارت میام دنبالت زود آماده شو
با منشی رفتیم همه کار هار انجام دادیم تقریبا ساعت ۶ شده بود یونگی الاناست که برسه (عکس لباس ا.ت پست بعد)
آماده شدم و رفتم دم در یونگی در ماشین رو باز کرد منم نشستم داخل
& واو واقعا زیبا شدی
* ممنون
شرط
۵ لایک
۵ کامنت
مبلغی که برای حقوق گفت خیلی زیاد بود منم قبول کردم فرداشب دوست دخترش باشم داشتم میرفتم که گفت
& کجا میری
* میرم خونم
& چرا اینجا نمیمونی راه خونت دوره همینجا بمون فردا ظهر میخوام بریم خرید برای شب
قبول کردم که اونجا بمونم یونگی هم به ندیمه ها گفت یه اتاق برام حاظر کنن
آخه یه مهمونی کوچیکه چرا باید این همه خرج کنه حتما آدم های مهمی توی مهمونی هستن خدا رو شکر فردا دانشگاه تعطیله
(فردا صبح)
بیدار شدم رفتم طبقه پایین یونگی نبود از یکی از ندیمه ها پرسید کجاست گفت رفته شرکت صبحانمو تمام کردم یه خانمی امد اونجا بهش نمیخورد ندیمه باشه گفت
منشی یونگی . سلام من منشی آقای مین هستم گفتن بیام توی برنامه امروزتون کمکتون کنم و یه نامه ایرو بهتون بدم
* چه برنامه ای
یه کاغذ آوردم جلوم و دیدمش از الان تا شب کلی برنامه ریخته بود
ماساژ ، خرید، میکاپ و ...
* اینا واسه چی هستن
منشی . آقای مین گفتن این نامه رو بهتون بدیم تا ببینید براچی هستن
نامه رو از منشی گرفت وخوندمش
نامه :
سلام ا.ت من امروز یه کاری واسم پیش آمد از اونجایی که تو از شروع تا پایان امروز دوست دخترم هستی میخوام تمام این کار هایی که داخل لیست هستن رو انجام بدی چون دوست دارم شب بین همه بدرخشی خودمم یه بار برنامه رو واست توضیح میدم
اول از همه امروز باید با منشی بری یه جایی یکی از بهترین ماساژور های کره اونجا هست قراره نیم ساعت ماساژ بگیری بعدش میری سراغ خرید لباس لباست برای مهمونی امشب باید خیلی خاص باشه بعد از انتخاب لباس برمیگردی عمارت و آماده میشی برای میکاپ چند تا میکاپ آرتیست استخدام کردم بعدشم من دم در عمارت میام دنبالت زود آماده شو
با منشی رفتیم همه کار هار انجام دادیم تقریبا ساعت ۶ شده بود یونگی الاناست که برسه (عکس لباس ا.ت پست بعد)
آماده شدم و رفتم دم در یونگی در ماشین رو باز کرد منم نشستم داخل
& واو واقعا زیبا شدی
* ممنون
شرط
۵ لایک
۵ کامنت
۵۹.۷k
۰۳ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.