برده part

برده ﴾۳۰ part



جیمین زرنگ سریع منظورش رو گرفت و همراه پسر عمویش از جمع آنها دور شدن به سوی یکی از میزها رفتن و کنارش ایستادن
جیمین با نوشیدن کمی از شراب قرمزش درحالیکه به مهمان ها نگاه میکرد لب زد : هی پسر چته تو
جونگ کوک جدی نجوا کرد : امشب به طرز عجیبی آرومه هیچ اتفاقی نیافتاده
جیمین پوزخندی صدا داری زد و درحالیکه داشت به هویون نگاه میکرد لب زد : متعجبم کردی پسر بخاطر این نگرانی که هیچ اتفاقی نیافتاده قدیم مردم نگران بودن که اتفاقی افتاده دوره زمونه عوض شده
جونگ کوک اخمی کرد و روبه جیمین کرد : از این خانواده‌ من هیچی بعید نیست
جیمین : این همه دلشوره واسه چیه فیلم ترسناک دیدی ...اوه این کارت دعوت خیلی قشنگه
کارت دعوتی که روی میز گذاشته بود را جلوی جونگ کوک گرفت و خنده ای کرد واقعا زیبا و جالب بود
جونگ کوک با جدیت نگاهش کرد آخه چرا این پسر همیشه انقدر بیخیال بود باید یکم جدی به همه چی نگاه میکرد اون فقط دنبال کار و اراده خودش بود نه چیز دیگه ای جونگ کوک آهی کشید و گفت : بریم پیشه دخترا تنها هستن
بلافاصله قدم برداشت جیمین درحالیکه پشته سرش راه می‌رفت زیر لبی با ادای های دخترونه ای زمزمه کرد : بریم پیشه دخترا .. دوباره حالت چهره اش عوض شد و با پوزخندی با خودش گفت : انکار نمیدونم میخواهی بری پیشه یه سول جونت

هی بچه ها این فیکو دوست ندارید چرا حمایت نمیکنید ،😖😖😣😣
دیدگاه ها (۲۶)

آرمی ها ببینید بی تی اس دارن برای آهنگ جدید تمرین میکنن😝😝😝من...

برده ۲۹ part یه سول نگاهی به نایون که لباس قرمز و سنجاق سین...

﴿ برده ﴾ ۲۸ part یه سول لباسی به رنگ سرخ آتشین بر تن داشت؛ ج...

﴿ برده ﴾۱۹. part روی تخت دراز کشیده و بود تا اینکه درب اتاق...

﴿ برده ﴾ part 17جیمین عصبی مشتی به دیوار زد و پر خشم داد زد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط