برده part

﴿ برده ﴾ ۳۱ part

آهنگ ملایم و رمانتیکی پخش بود و زوج های جوان درحال رقص وسط سالن مشغول بودن بجز آن چهار نفر جونگ کوک و یه سول کنار هم ایستاده و به افرادی که درحال رقص بودن نگاه می‌کردن و گاهی هم حرف می‌زدند هویون درحال نوشیدن شامپاین بود جیمین کلافه دستش را از جیب کت قرمز رنگش بیرون کشید هویون که پشته سرش ایستاده بود با آرنجش زد به آرنج هویون که باعث عصبانیت اون دختر آتشی شد جیمین اروم گفت : هی به نظرت نباید اون دونفر باهم برقصن
اشاره به یه سول و جونگ کوک کرد اما هویون عصبی شد چون دستش لرزیده بود و شامپاین تو دستش کمی ریخته بود
پس عصبی تر زد به آرنج جیمین که باعث آخ گفتن جیمین شد پر خشم از لایه دندون هایش غرید : به تو چه که چرا نمی رقصن یه جایی آورم بگیر
جیمین ریز خندید و گفت : نه من نمیتونم آروم بشم به سپارش به من هر کاری من کردم توهم تکرار کن
هویون عصبی غرید : چه غلطی میخواهی بکنی
جیمین نیخشندی زد : حالا می‌بینی
آروم مانند یک سایه به پشته سر جونگ کوک رفت خبیث خندید و خیلی محکم هولش داد روی صحنه جونگ کوک شوکه اطرافو نگاه کرد اما هویون هم به روال کار جیمین یه سول رو هول داد کناره جونگ کوک حال نگاه همه روی آن دو نفر بود پس مجبورناً جونگ کوک دست به سول رو گرفت و و بر روی صحنه رفتن جونگ کوک دستشو روی کمر یه سول کشید و کمر ظریف یه سول رو محکم گرفت که باعث جلو رفتن آن دختر شد
با ضربان قلبش که بالا رفته بود و به شدت هوای اطراف برایش گرم و خفه کننده بود آروم دستشو روی شونه مرد مقابلش گذاشت او به قدری جنتلمن و مانند مرد رفتار میکرد که قلب یه سول رو ببره
برای هزارامین بار در قلبش به خودش فهماند که نباید عاشقش بشه
چون عشق شون محال بود،
با صدای محترم مرد مقابلش هواسش جمع، و بهش چشم دوخت : یه سول بخاطر کار جیمین و هویون متأسفم اونا همیشه آتیش هر مجلسی میشن
یه سول نرم خندید و گفت : اشکالی نداره من به در ل نگرفتم اون دونفر خیلی بامزن
جونگ کوک با چرخی که به یه سول داد دوباره به خودشان نزدیکش کرد درحالیکه به چشم هایش زل زده بود همانطور جدی نجوا کرد : درسته اگه اونا نباشن عمارت هیچی نیست
یه سول خیلی یه دفعه ای پرسید : تو چی ..
جونگ کوک اخمی کرد و گفت : اگه من نباشم هیچ فرقی نمیکنه
یه سول به یاده خانواده اش پر درد گفت : چرا اینطوری فکر می‌کنی کسیو آزار دادی