دیداردوباره

#دیدار_دوباره

#پارت_36

یک هفته بعد.....

ویو ا/ت

توی این یه هفته رابطم با کوک بهتر شده.
جو وون و کوک خیلی باهم صمیمی شدن.

امشب قراره بریم خونه کوک و پدر و مادرش.

&مامانی این لباسو بپوشم؟

+عوم‌
نه اون یکی رو بپوش.

&مامانی ولی این خوشتیپ ترم می‌کنه.

+لازم نیست خوشتیپ شی اون یکی رو بپوش.

&باشه.

زینگ زینگ

+جو وون برو درو باز کن فکر کنم داییته.

& باشه مامانی.

.....
& سلام دایی جونم.

# سلام کوچولوی دایی.
مامانت کوش.

&داخل اتاقه داره لباس انتخاب می‌کنه که بپوشه.

# سلام آبجی.

+سلام خوبی.
هیونجین میگم این لباس بهتره یا این؟

# مگه میخوای بری عروسی؟

+خب حالا.

# اون یکی.
زود بپوش مامان بابا پایین منتظرن تا باهم بریم.

+اوک جو وون رو ببر الان میام.

# باشه.

۲۰مین بعد

+من اومدم
هایون کجاست؟

# اونا زود تر رفتن.

+آها


ادامه دارد..................
دیدگاه ها (۰)

#دیدار_دوباره #پارت_37+جو وون بیا بریم.&باشه مامانی.+مامان ب...

#دیدار_دوباره #پارت_38م ا/ت: دخترم اما نداره بلاخره که می‌خو...

#دیدار_دوباره #پارت_۳۵﷼ تو اینجا چه غلطی میکنی؟ــ من اومدم د...

#دیدار_دوباره #پارت_34ــ نه خیر اون شیر موز من بود که مامانت...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط