حالا که نهادی لب شیرین به لبانم

حالا که نهادی لب شیرین به لبانم
"مانند دهل می زند ای گل، ضربانم"

تا با توام و پیش تو، بی تاب چو موجم
گم کردۀ من بی تو دمادم نگرانم

تا بیتوام ایگل بخدارماتم ومبهوت
چون نزد توام دیدنی است این هیجانم

هر بوسۀ تو می بردم در دل مستی
ای آتش لبهای تو افتاده به جانم

با شور غزل آمده ام نزد تو امشب
ای آنکه بود نام تو جاری به زبانم

با بوسه خرابم بکن ای شورش مستی
ای آنکه تویی باعث این سوز نهانم
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۹)

جان من عشق تو را چیدن و دیدن هنر است.باهمه عشوه گری , بر تو ...

بوسه گر ساقی دهد ساغر زنمبوسه را بر جام یک دلـــبر زنماه ساق...

من همان نایم که گر خوش بشنویشــرح دردم با تو گوید مثنـویبا ل...

صبح با ندای تو میشود جاری، همراه گلبانگ حنجره نازنینت.....در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط