Part 25
Part 25
فیک کلید عشق 🗝️❤️
فردا عروسیه منو جیمینه
خیلیییی خوشحالم
بلاخره بهم رسیدیم
بلاخره مال هم شدیم
بعد از این همه اتفاق ، الان میتونیم یه نفس راحت بکشیم
جیمین : چاگیاااا بیا بخواب فردا روز مُهمیه بیدار نمیشی هاااا
ا/ت : اومدم ددی
جیمین : ددی ؟! اوه بیبی گرل
از زبان ا/ت :
اومدم جواب بدم که....
شوگا : هی میشه لاس زدنتونو بزارید واسه یه موقع دیگه؟😂
ا/ت : یااا شوگا تو اینجا چیکار میکنی ؟!!!
مگه نباید الان تو اتاق خواب باشی؟!
من فکر کردم تو اتاقتی
شوگا : نه جین هیونگ رو تختم خوابید من رو مبل خوابیدم
ا/ت : آهااا باشه ما میریم بخوابیم
شوگا با خنده گفت شب بخیر
*رفتیم تو اتاق خوابمون تو طبقه ی دوم
جیمین درو بست
ا/ت : واااااییییییی جیمین آبرومون رفت جلوی شوگااا
از خجالت آب شدم
*جیمین خندید
ا/ت : یاااا آبرومون رفت تو میخندی؟
جیمین : وقتی خجالت میکشی خیلی کیوت میشی
ا/ت :
چیزی نگفتم و فقط سرمو انداختم پایین و لبخند زدم
که یهو
جیمین چند قدم به سمتم اومد و براید استایل بغلم کرد و رفتیم رو تخت
توی بغل جیمین خوابم برد
فردا ساعت ۶:۰۰ صبح :
فیک کلید عشق 🗝️❤️
فردا عروسیه منو جیمینه
خیلیییی خوشحالم
بلاخره بهم رسیدیم
بلاخره مال هم شدیم
بعد از این همه اتفاق ، الان میتونیم یه نفس راحت بکشیم
جیمین : چاگیاااا بیا بخواب فردا روز مُهمیه بیدار نمیشی هاااا
ا/ت : اومدم ددی
جیمین : ددی ؟! اوه بیبی گرل
از زبان ا/ت :
اومدم جواب بدم که....
شوگا : هی میشه لاس زدنتونو بزارید واسه یه موقع دیگه؟😂
ا/ت : یااا شوگا تو اینجا چیکار میکنی ؟!!!
مگه نباید الان تو اتاق خواب باشی؟!
من فکر کردم تو اتاقتی
شوگا : نه جین هیونگ رو تختم خوابید من رو مبل خوابیدم
ا/ت : آهااا باشه ما میریم بخوابیم
شوگا با خنده گفت شب بخیر
*رفتیم تو اتاق خوابمون تو طبقه ی دوم
جیمین درو بست
ا/ت : واااااییییییی جیمین آبرومون رفت جلوی شوگااا
از خجالت آب شدم
*جیمین خندید
ا/ت : یاااا آبرومون رفت تو میخندی؟
جیمین : وقتی خجالت میکشی خیلی کیوت میشی
ا/ت :
چیزی نگفتم و فقط سرمو انداختم پایین و لبخند زدم
که یهو
جیمین چند قدم به سمتم اومد و براید استایل بغلم کرد و رفتیم رو تخت
توی بغل جیمین خوابم برد
فردا ساعت ۶:۰۰ صبح :
۵۲.۴k
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.