مادربزرگم همیشه بهم میگفت هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقت دلتنگی از گوشهی چشمت ...

🍂🍁🍂🍁🍂
مادربزرگم همیشه بهم می‌گفت هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ دلتنگی از گوشه‌ی چشمت سرازیر می‌شه رو نگیر با دستات پاکش‌ نکن؛
اون راهش رو بلده می‌غلته رو گونه‌هات و میوفته رو زمین، می‌ره تو دل خاک...
خدارو چه دیدی؟! شاید از همون یه قطره دلتنگیِ تو، گیاهی جوونه بزنه و رشد کنه و یه درخت تنومند بشه؛ که زیر سایه‌ش قد بکشی و بزرگ‌ شی، که بهش تکیه‌ کنی و یادت بره چیا بهت گذشته، که بدونی از همین اشک‌هاست که آدم قلبش قوی میشه و جلوی هر اتفاق تلخی وایمیسه؛
پس هیچوقت جلوش رو نگیر، اون راهش رو خوب بلده...
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
شوق است در جدایی و جور است، در نظر
هم جور بِه، که طاقت شوقت نیاوریم
99/۰۹/۰۱
❤️❤️:❤️❤️
دیدگاه ها (۴)

سرگردانی در خود تنها

و عشق یعنی غمی عمیق، اما بسیار عزیزآیا تا به حال غم عزیز کسی...

سکوت

امشب که در هوای تو پر میزند دلمای مهربان منتو، کجایی و من، ک...

مادربزرگم همیشه بهم می‌گفت، هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ دل...

مجتبی پورفرخ یه جا نوشته بود :مادربزرگم همیشه بهم میگفت ، هی...

تکپارتی دوباره باهم بذر عشقمون رو میکاریم …ایرپادت رو داخل گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط