ما مثل دفترهای کاهی قدیمی بودیم دو به دو بهم چسبیده هر

ما مثل دفترهای کاهی قدیمی بودیم دو به دو بهم چسبیده... هرکداممان که کنده میشد دیگری هم بیرون میزد از زندگی.. حالا سیمی مان کردند که بارفتن دیگری ککمان هم نگزد!
دیدگاه ها (۱)

گاهگاهی که دلم میگیردمیگویم: به کجا باید رفت؟به که باید پیوس...

قـرار بـود ، بـی تـو بمیـرمخـدا کشتنـم را فـرامـوش کـرده،یـا...

گاهی چقدر دلم هوس شیطنت میکند!از همان شیطنت هایی که حرف تو پ...

پیراهن نخی سیاهم را ترجیح می دهم به...تماااااااام برند های د...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۸#ویوجیمین ات داشت یا مدیر حرف میزد و ...

"نبرد مبعد فرشتگان قدیمی" داخل معبد، تاریکی مطلق بود، فقط چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط