کوچه های قدیمی

کوچه های قدیمی


راباریک میساختند


تاآدما به هم نزدیکترشوند


حتی دریک گذراما


اکنون چقدرآواره ایم


دراینهمه اتوبان سرد


#F
دیدگاه ها (۵)

ﭼﺮﺍ نمیکُشدﻣﺮﺍ،ﺧﺪﺍﯼﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺗﻮﻣﯿﺎﻥ ﺁﺏ ﻭﺁﺗﺸﻢ ﺑﺮﺍﯼﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺗﻮﻗﺴﻢ ﺑ...

وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشدکار و بارت به غمِ چشم س...

همین که روسری ات را زدی کنار بس استگرفته ای همه ی شهر راشکار...

دانشمندان متعقدند که مغز انسان فقط به ابتدا و اتنهای کملات ت...

من روزی بر میگردمبرمیگردم به دنیای کودکی،دنیایی با دغدهای کو...

شاید از قدیمی تر ها شنیده باشید که میگویند شب نشسته آب بخوری...

کفرآمیز بیننده‌ای محکوم به دیدن اینجا قلمرو من است تالاری سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط