پارت۲

به شرکت رسیدی ساختمان خیلی بزرگ بود
+واو چقدر بزرگه با این ساختمانی که من میبینم احساس میکنم اینده ی بزرگی در انتظار مه

وارد شرکت شدی همه ی کارمندا یونیفرم مشکی و کت وشلوار پوشیده بودن و همشون خیلی خوشگل بودن
به سمت اتاق مدیر حرکت کردی در زدی و وارد شدی
علامت ا.ت+ علامت مدیر \
+سلام من کیم ا.ت هستم خوشبختم
\خوش اومدی پس کیم ا.ت تویی
+بله خودم هستم
\خیلی خوش شانسی که اینجا استخدام شدی همه برای این شرکت سر و پا میشکونن
+بله متوجه شدم اینها همه به لطف شماست
\ممنون کارت از امروز شروع میشه کارت از ساعت۷ صبح شروع و ۵ عصر تمام میشه امیدوارم خودتو به خوبی نشون بدی
+خیلی ممنونم ازتون من دیگه از خدمت شما مرخص میشم
\خیلی خوب

بلاخره این مرحله رو رد کردی رسیدی به محل کارت یه دفتر تقریبا بزرگ بود که ۴نفر توش کار میکردن ۲ تا دختر و ۲تا پسر سلام کردی و نشستی ..

علامت لونا& علامت ا.ت +
&تو همون دختر تازه وارد هستی ؟
+بله خودم هستم
& کیم لونا هستم خوشبختم
+منم کیم ا.ت هستم از آشنایی با هاتون خوشبختم
&باید دیگه سخت کار کنی دیگه خبری از تخت نرم نیست که روش بخوابی
+(لبخند) همینطوره

شروع کردی به کار کردن وقتی وقتت تموم شد با لونا به بیرون رفتی
&کیم ا.ت میایی باهم بریم بیرون به مناسبت اولین روز کاریت یه مهمونی کوچک بگیریم
+لازم به زحمت نیست
لونا دستت رو گرفت و با سرعت زیاد با خودش برد دم در شرکت
&این چه حرفیه دختر
لبخندی زدی
+خیلی ممنون
تا ساعت ۱۱شب توی خیابون ها دور زدید و غذا خوردی
&خیلی به هم خوش گذشت ا.ت
+به من همینطور خیلی ممنونم ازت
&این چه حرفیه
از هم خداحافظی کردید و هرکدومتون به خونه ی خودتون رفتید....






#انهایپن #فیک #جی