پارت ۱
چند روزی بود که به خاطر کارت از بوسان به سئول نقل مکان کردی قیمت خونه ها خیلی گرون و تو به خاطر شرایط مالیت نمی تونستی خونه اجاره بگیری و فقط تونستی که یه خونه اجاره بگیری که یه پسر توش زندگی میکرد چاره ای نداشتی باید تا وقتی که پول جمع میکردی توی این خونه میموندی
رسیدی به سئول اونقدر خسته بودی که حتی نمی تونستی واکنشی نشون بدی یه تاکسی گرفتی و به سمت خونه حرکت کردی کلید رو چرخوندی و در و باز کردی صدای کسی نمی اومد
علامت ا.ت علامت جی _
سلام کسی خونه هست ؟
_خوش اومدید خانم کیم
سلام شما جی پارک هستید؟
_بله خودم هستم خوشبختم از آشناییتون
من همینطور
باهم دست دادید با خودت فکر کردی چقدر خوشتیپ و با ادب بود قد بلندی داشت موهای لخت سیاه که حالت داده شده بود بوی عطر خیلی خوبی میداد توی همین فکرها بودی که جی صدات زد
_خانم کیم نمیخواهید اتاق رو بهتون نشون بدم ؟
اه . بله چرا که نه
جی اتاق رو بهت نشون داد ..
_این اتاق شماست و اینم کلید خونه
خیلی ممنونم
_ خواهش میکنم
جی از اتاق رفت و تو آنقدر خسته بودی که خودتو روی تخت انداختی کم کم چشات سنگین شد و با همون لباس خوابت برد...
صبح از خواب بیدار شدی دست و صورت خودت رو شستی و موهای لخت که تا کمرت می اومد شونه کردی لباس رسمی رو پوشیدی که بری سر کار که جی رو دیدی که داشت میز صبحانه رو اماده میکرد ......
_خانم پارک صبحانه امادست
ام خیلی ممنونم لازم به زحمت نبود
_خواهش میکنم
روی صندلی نشستی و صبحانه تو خوردی دست و پختش خیلی خوب بود وقتی غذا خوردند تموم شد با کمک جی سفره رو جمع کردی و بعد هر کدومتون به محل کارتون رفتید توی راه خیلی به جی شک کردی شاید از اون نوع پسر های هول بود که تو رو برای رابطه ی ج.نسی میخواد به خودش جذب کنه به هرحال که تو برای کار میومدی و رفتارش برات مهم نبود و میخواستی به هدفت برسی پس نگرانی نداشتی
بی فانوسا اینقدر درخواستی ندادید آخرش خودم مجبور شدم بزارمش
#تک_پارتی #انهایپن #جی
رسیدی به سئول اونقدر خسته بودی که حتی نمی تونستی واکنشی نشون بدی یه تاکسی گرفتی و به سمت خونه حرکت کردی کلید رو چرخوندی و در و باز کردی صدای کسی نمی اومد
علامت ا.ت علامت جی _
سلام کسی خونه هست ؟
_خوش اومدید خانم کیم
سلام شما جی پارک هستید؟
_بله خودم هستم خوشبختم از آشناییتون
من همینطور
باهم دست دادید با خودت فکر کردی چقدر خوشتیپ و با ادب بود قد بلندی داشت موهای لخت سیاه که حالت داده شده بود بوی عطر خیلی خوبی میداد توی همین فکرها بودی که جی صدات زد
_خانم کیم نمیخواهید اتاق رو بهتون نشون بدم ؟
اه . بله چرا که نه
جی اتاق رو بهت نشون داد ..
_این اتاق شماست و اینم کلید خونه
خیلی ممنونم
_ خواهش میکنم
جی از اتاق رفت و تو آنقدر خسته بودی که خودتو روی تخت انداختی کم کم چشات سنگین شد و با همون لباس خوابت برد...
صبح از خواب بیدار شدی دست و صورت خودت رو شستی و موهای لخت که تا کمرت می اومد شونه کردی لباس رسمی رو پوشیدی که بری سر کار که جی رو دیدی که داشت میز صبحانه رو اماده میکرد ......
_خانم پارک صبحانه امادست
ام خیلی ممنونم لازم به زحمت نبود
_خواهش میکنم
روی صندلی نشستی و صبحانه تو خوردی دست و پختش خیلی خوب بود وقتی غذا خوردند تموم شد با کمک جی سفره رو جمع کردی و بعد هر کدومتون به محل کارتون رفتید توی راه خیلی به جی شک کردی شاید از اون نوع پسر های هول بود که تو رو برای رابطه ی ج.نسی میخواد به خودش جذب کنه به هرحال که تو برای کار میومدی و رفتارش برات مهم نبود و میخواستی به هدفت برسی پس نگرانی نداشتی
بی فانوسا اینقدر درخواستی ندادید آخرش خودم مجبور شدم بزارمش
#تک_پارتی #انهایپن #جی
- ۳.۳k
- ۲۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط