پارت هفتم

پارت هفتم
÷چشم
×برو آماده شو میریم خرید دانشگاهت

ویو بعد خرید
÷اصلا باهات قهرم
×میدونستی قهر بودن تنبیه داره دیگه
÷من این لباسو دوست ندارم* کیوت
×در ضمن غیر از همه ی اونها گوشیتو ازت میگیرم
÷گوشی چرا ؟ ددی توروخدا گوشی نه
×بی ادبا باید تنبیه بشن مگه نه؟
÷ببخشید

(دوستان من یکم چیزم چیز ..... فیک رو یکم زیاد می‌بریم جلو 🗿🚬)
ویو روز اول دانشگاه ÷به سمت کلاس آروم قدم برمی‌داشتم،نگاه های سنکینو روی خودم حس میکردم به سمت یکی از میز ها رفتم و نشستم کنار من خالی بود بخاطر همین کیفمو اونجا گذاشتم .
داشتم به بقیه نگاه میکردم که یهو پسر جذابب(🗿🚬) اومد و داشت سمت میومد که کیفمو گذاشت روی پام و کنارم نشست .
(اون پسره رو با & نشون میدم )
&سلام خانم کوچولو
÷من کوچولو نیستم ولی سلام
&برای من کوچولویی
÷*سرخ شدن * اینجوری حرف نزن
صورتشو نزدیک به گوشم کرد
&باعث میشه لای پات خیس بشه ؟
÷برو عقب نه اصلا اینطور نیست
& اوه باشه

ویو بعد دانشگاه
÷بلاخرهه ×اومد دنبالم و سوار ماشین شدم ، نمیتونستم درمورد اون پسره چیزی بهش بگم پوستمو میکنه اون گفته بود با پسرا در نیوفتم.
×سلام توت فرنگی
÷سلام ددی
×چطور بود دانشگاه؟
÷*پاهامو جمع کردن و به هم چسبوندم* بد نبود اتفاق خاصی نیوفتاد .
×خب امروز باید بشینی درسای امروز رو مرور کنی (بچه ها مرور کردن درسایی که همون روز یاد می‌گیرین باعث میشه دیگه نیازی به خوندن موقع امتحان نداشته باشه و مرور باعث میشه توی ذهنتون بمونه ولی خب کی حوصله داره)
÷اگه نکنم چی؟
×باید کل شب رو توی اتاق بازی بمونی
÷من از درس خوندن خوشم نمیاد بعد تو میگی مرور کن ؟😐


بقیه پارت بعدی
دیدگاه ها (۶)

پارت هشت(بچه ها اتفاق خاصی نمیوفته میریم فرداش تو مدرسه )÷به...

همین طوری حوصله ام سر رفته بود .🗿🚬پارت بعد فیک هارو من واقعا...

پارت ششم ویو÷بلند شدم ، مثل چی خوابم میومد رفتم لباسو پوشیدم...

پارت پنجم ویو× از حموم اومدم بیرون وایی اصلا ÷رو یادم رفته ب...

موضوع:وقتی مافیا بود...پارت۱علامت ها(ا.ت +/ لینو ـ/ بقیه !)و...

Mafias Stepdaughter

پارت ۵۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط