برادر ناتنی
پارت۱۴
بی حرکت ایستاده بود جیمین دستشو روی کمر ات گذاشت و انو به سمت تخت برد و روش خیمه زد
و ( اسمات)
"صبح"
ات: چشمامو آروم باز کردم احساس خفگی داشتم...چشمام تار بود یکم بیشتر که دقت کردم دیدم جیمین محکم بغلم کرده
سعی کردم دستاشو باز کنم ولی مگه میشد خیلی محکم گرفته بودتم اینقدر وول خوردم که جیمین بیدار شد..
ات: ولم کننن
جیمین دستاشو آزاد کرد
ات: آخيش یه نفس عمیق کشیدم تازه متوجه شده بودم تن خودم و جیمین لباسی نیست
با یاد آوردی دیشب اشک توی چشمام جمع شد و بغض بدی تو گلوم داشت سنگینی میکرد جیمین چشماشو بسته بود بلند شدم لباسامو پوشیدم و سریع رفتم لب ساحلی که همیشه وقتی حالم بد بود میرفتم..دیگه خسته شده بودم از ته دلم داد میزدم و گریه میکردم:
نمیخوام اینجا باشم
حالم از این خونه،از این شهر،از این کشور،و از همه مهم تر از خودم،بهم میخوره
آخه چرا؟..
چرا باید اینطوری بشه مگه ما زن ها چه گناهی کردیم که باید به دستای مردای هوس بازی که تو جامعه هستن کثیف بشیم :))
آخه گناه ما چیه که فقط باید ازمون برای لذتشون استفاده کنن
اگه ما به خواست خودمون با یه پ*س*ر بخوابیم خراب میشیم
میشیم به هر*زه میشیم یه خرابه به تمام معنا ولی اونا اگه چندین سال این کارو انجام بدن با چند تا دختر باشن هنوز همونن....
دیگه خسته شدم دیگه نمیکشم میفهمی؟..
چرا زندگی روی خوششو بهم نشون نمیده
منم آدمم منم یه انسانم( آدما انسانن.😅😂❤️🩹)
دیگه نمیتونممم...
بی حرکت ایستاده بود جیمین دستشو روی کمر ات گذاشت و انو به سمت تخت برد و روش خیمه زد
و ( اسمات)
"صبح"
ات: چشمامو آروم باز کردم احساس خفگی داشتم...چشمام تار بود یکم بیشتر که دقت کردم دیدم جیمین محکم بغلم کرده
سعی کردم دستاشو باز کنم ولی مگه میشد خیلی محکم گرفته بودتم اینقدر وول خوردم که جیمین بیدار شد..
ات: ولم کننن
جیمین دستاشو آزاد کرد
ات: آخيش یه نفس عمیق کشیدم تازه متوجه شده بودم تن خودم و جیمین لباسی نیست
با یاد آوردی دیشب اشک توی چشمام جمع شد و بغض بدی تو گلوم داشت سنگینی میکرد جیمین چشماشو بسته بود بلند شدم لباسامو پوشیدم و سریع رفتم لب ساحلی که همیشه وقتی حالم بد بود میرفتم..دیگه خسته شده بودم از ته دلم داد میزدم و گریه میکردم:
نمیخوام اینجا باشم
حالم از این خونه،از این شهر،از این کشور،و از همه مهم تر از خودم،بهم میخوره
آخه چرا؟..
چرا باید اینطوری بشه مگه ما زن ها چه گناهی کردیم که باید به دستای مردای هوس بازی که تو جامعه هستن کثیف بشیم :))
آخه گناه ما چیه که فقط باید ازمون برای لذتشون استفاده کنن
اگه ما به خواست خودمون با یه پ*س*ر بخوابیم خراب میشیم
میشیم به هر*زه میشیم یه خرابه به تمام معنا ولی اونا اگه چندین سال این کارو انجام بدن با چند تا دختر باشن هنوز همونن....
دیگه خسته شدم دیگه نمیکشم میفهمی؟..
چرا زندگی روی خوششو بهم نشون نمیده
منم آدمم منم یه انسانم( آدما انسانن.😅😂❤️🩹)
دیگه نمیتونممم...
۴.۳k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.