گر به ی وحشی

گــر بهـ ـیـ وحشی
pt ۶۶
ویو نویسنده:
باجی گوشیشو در اوردو ازش عکس گرفت
رین بازوی باجی رو گرفتو اروم سرشو روی شونش گذاشت...
☆ساعتی بعد ☆
فیلم تموم شدو الکلا رو وا کردنو خوردن
ولی اینبار نه رین خورد نه باجی
رین: سنجو تو نمیخوری
سنجو: نه خوشم نمیاد
باجی: من میرم بیرون
رین: منم میام
باجی: نه...
رین: برا چی؟
باجی: همین که گفتم..
رین: باشه بابا... اما... سنجو... میاین؟
هیوگا: برای...*اشاره غیر مستقیم
رین: اره برا همون
رفتن بیرونو رینو هیوگا سیگارشونو روشن کردن
رین: *کام سنگین* (😂)
هیوگا: چی شده باز
رین: هیچی
سنجو: ی چیزی شده...
رین: خب باجی.. زیادی داره بهم بی محلی میکنه انگار من اصن کنارش نیستم.. اول تو فروشگا اینجوری کرد... الانم بدون هیچ حرفی میزاره میره... ته
اما: عادت میکنی دراکنم همینه ولی دلیل نمیشه بخاطر اخلاقو رفتارش بگی دوست نداره... اونم ب نوع خودش علاقشو بهت ابراز میکنه...
رین: اوهوم
هیوگا: داداش توام کم نداره ها
رین: با داداشم درس صبت کنااا... من لاتمااا... میخورمتاااا...
هیوگا: باشه *خنده*
سنجو: ولی رین... تو عوض شدی...
رین: ها؟
سنجو: الان اگه رین قدیم بودی این حرفو میزدی جوری خندت میگرف انگار ایسگا طرفو گرفتی...
هیوگا: راس میگه ها... فک کنم بخاطر...
کازو: رین …
رین: شت.. …
کازو: چ گوهی داری... اههه اصن مهم نیس میخایم دیگه جم کنیم بخابیم بیاین..
رین: باشه
کازو: اون کوفتی رم خاموش کن
رین: باشه://
رفتن تو اتاقو..
رین: چ عجب تشریف اوردین
باجی: کار داشتم
رین: چیکار؟
باجی: اونش ب تو ربطی نداره
رین: اتفاقا اقای کیسوکه خیلیم به من ربط داره...
سنجو: دعوا زنو شوهری*زدن به بازوی اما
رینو باجی: خفه شو... اصنم اینجوری نیس
رین: اه...
باجی: ته...
اما؛ دعوا زنو شوهریه..
سنجو: اوهوم اوهوم
رین: گفتم که این نیس
بلاخره ب هر بساطی اومدن خابیدن
ویو سنجو:
صب بیدار شدم ساعت شیش بود
سرمو چرخوندم به رین نگا کردم... واو... اینا دیشب دعوا نکرده بودن الان اینجوری بغل هم خابیدن*رین کمر باجی رو گرفته بود و سرش رو بدنش گذاشته بود باجیم بغلش کرده بود سرشو گرفته بود*
ولی ناموصا چ کیوت خابیدن... بزارکرم بریزمممم
گوشیمو برداشتم ازشون عکس گرفتم..
یکم که گذشت
رین: مممم...
بیدار نشههه
رین یکم از لباس باجی رو دهنش کرد ولی چشاش بسته بود...وات؟...الان خابه اینکارو کرد؟ اوخیییی چقد احساسییییی... عرررر
یکی دوتا عکس دیگه هم گرفتم و...
___________________________________________
تیماااممم
دیدگاه ها (۱)

اوریگاتوووو@infp13

گــر بهـ ـیـ وحشی pt ۶۷ویو نویسنده: یکم بعد کریه بیدار شدو.....

کوتوله ی بدبخت از کجا ب کجا رسید... 😔🥲

کیفیت ریده ولی...بفرماااا

گــــربهـ وحشـــ☆ــی ³p•ویو نویســـ☆ـــنده: رین و کریه لباسا...

گــــربهـ وحــــ☆ــشی p⁴ویو نویسنده: همنجور داشتن حرف میزدن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط