بچه ها پارت ۷ رو نزاشته بودم ببخشید
بچه ها پارت ۷ رو نزاشته بودم ببخشید
منشی من [پارت ۷ ]
که یهو در باز شد
تهیون : سوهو یه ، آخ ببخشید مزاحم شدم
ارا: نه بابا خوب کاری کردی من دیگه میرم
سوهو : [مچ دستتو میگیره ] نه نه وایسا
ارا : آخه
تهیون: یه نامه از طرف یوجین دارید [یه نامه به طرف سوهو میگیره ] *یه نکته یوجین دشمن شرکت و دشمن سوهو ع ، چون دختری که عاشقش شده عاشق سوهو بوده *
(ادمین : عجب داستانی ساختما کیف کنید🤌🏻😔)
سوهو : شت ، نامه رو بده ببینم
نامه : این آخرین اخطارمه خوب گوش کن ، اگر بیای ازم عذر خواهی کنی التماس کنی شاید جونتو ببخشم ، ولی اگر دوباره به پر و پای من بپیچی اون موقع ست که هم خودتو هم تمام اطرافیانتو میکشم گرفتی؟
-یوجین
سوهو : هیچ گوهی نمیتونی بخوری
ارا : ببخشید الان میپرسما ولی یونجین کیه؟
تهیون : یونجین دوست بچگی سوهو ع که باباهاشونم باهم دوست بودن ولی سر یه شرایطی دوستیشون بهم خورد ، ولی بازم سوهو و یونجین باهم دوست بوون تا زمانی که یجی یعنی کسی که یونجین عاشقش بود عاشق سوهو شد ، و از اونجا به بعد دعواشون شروع شد[آروم در گوش ارا ]
ارا : عجب فیلم هندی قشنگی [با دستش لایک نشون میده ] فقط یه چیزی سوهو هم عاشق یجی بوده ؟ [اینو آروم میگه ]
تهیون : نه ولی یجی هنوزم دوستش داره [اروم]
سوهو : اگه پچ پچ کردناتون تموم شده برین بیرون
ارا و تهیون : اوک
تهیون : ارا بریم یه قهوه بخوریم
ارا : قهوه رو که نیستم ولی هات چاکلتو هستم
تهیون : اوکی[خنده]
ارا : سوهو تو چیزی میخوری ؟
سوهو : اولن که تو نه و شما دوما نه مرسی
ارا : اولن هر چی دلم بخواد صدات میکنم چه تو چه شما دومن چه بهتر نخور
سوهو : یه ذره م کم نمیاری ماشالا
ارا : کم نمیارم فشار بخور [زبونشون درمیاره و میره بیرونو درو میبنده]
سوهو : دیوونه [آروم با خنده]
ارا : شنیدما[از پشت در ]
سوهو : گفتم که بشنوی [بلند]
ارا : دادم نمیزدی میشنیدم
منشی من [پارت ۷ ]
که یهو در باز شد
تهیون : سوهو یه ، آخ ببخشید مزاحم شدم
ارا: نه بابا خوب کاری کردی من دیگه میرم
سوهو : [مچ دستتو میگیره ] نه نه وایسا
ارا : آخه
تهیون: یه نامه از طرف یوجین دارید [یه نامه به طرف سوهو میگیره ] *یه نکته یوجین دشمن شرکت و دشمن سوهو ع ، چون دختری که عاشقش شده عاشق سوهو بوده *
(ادمین : عجب داستانی ساختما کیف کنید🤌🏻😔)
سوهو : شت ، نامه رو بده ببینم
نامه : این آخرین اخطارمه خوب گوش کن ، اگر بیای ازم عذر خواهی کنی التماس کنی شاید جونتو ببخشم ، ولی اگر دوباره به پر و پای من بپیچی اون موقع ست که هم خودتو هم تمام اطرافیانتو میکشم گرفتی؟
-یوجین
سوهو : هیچ گوهی نمیتونی بخوری
ارا : ببخشید الان میپرسما ولی یونجین کیه؟
تهیون : یونجین دوست بچگی سوهو ع که باباهاشونم باهم دوست بودن ولی سر یه شرایطی دوستیشون بهم خورد ، ولی بازم سوهو و یونجین باهم دوست بوون تا زمانی که یجی یعنی کسی که یونجین عاشقش بود عاشق سوهو شد ، و از اونجا به بعد دعواشون شروع شد[آروم در گوش ارا ]
ارا : عجب فیلم هندی قشنگی [با دستش لایک نشون میده ] فقط یه چیزی سوهو هم عاشق یجی بوده ؟ [اینو آروم میگه ]
تهیون : نه ولی یجی هنوزم دوستش داره [اروم]
سوهو : اگه پچ پچ کردناتون تموم شده برین بیرون
ارا و تهیون : اوک
تهیون : ارا بریم یه قهوه بخوریم
ارا : قهوه رو که نیستم ولی هات چاکلتو هستم
تهیون : اوکی[خنده]
ارا : سوهو تو چیزی میخوری ؟
سوهو : اولن که تو نه و شما دوما نه مرسی
ارا : اولن هر چی دلم بخواد صدات میکنم چه تو چه شما دومن چه بهتر نخور
سوهو : یه ذره م کم نمیاری ماشالا
ارا : کم نمیارم فشار بخور [زبونشون درمیاره و میره بیرونو درو میبنده]
سوهو : دیوونه [آروم با خنده]
ارا : شنیدما[از پشت در ]
سوهو : گفتم که بشنوی [بلند]
ارا : دادم نمیزدی میشنیدم
۵.۶k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.