منشی من پارت

منشی من [پارت ۸ ]
ویو ارا
با تهیون توی تریا نشسته بودیمو تهیون داشت از زندگیش منم از اتفاقای جالبم توی ایدل شدن میگفتم ، آنقدر خندیده بودیم دل درد گرفته بودیم ، که یه نگاه به غیر از تهیون رو روم حس میکردم رومو خیلی عادی چرخوندم و با قیافه ی درهم و اعصبانی سوهو مواجه شدم خیلی عادی رومو برگردوندم و گفتم
ارا : تهیون ، موقعیت ۱۲ رو نگا کن ، فقط جوری که تابلو نشه
تهیون : اوک ، ببخشید گارسون
ارا : دیدیش ؟
تهیون : مگه میشه اون قیافه رو ندید [سعی میکنه نخنده ]
ارا : وای قیافش خیلی سمههههه[خنده شدید]
تهیون : وای آره[خنده شدیددد]
ویو سوهو
وقتی دیدم آنقدر به هم نزدیک شدن یه کم رفت رو مخم ولی چرا ؟ چرا باید آنقدر اعصبانی بشم ؟ نکنه؟
تو همین خیالا بودم که یهو به خودم آمدم دیدم دارن از خنده غش میکنن آروم رفتم سمتشون
سوهو : چی آنقدر خنده داره ؟
تهیون : قیافه ی ت[ارا میزه به دستش ]
ارا : اهم اهم نه هیچی
تهیون : ها ، آره
سوهو : هیچی ؟ سر هیچی داشتید از خنده میمردید ؟
ارا : نه بابا داشتیم خاطره تعریف میکردیم
سوهو : اها
یهو گوشی ارا زنگ میخوره
ویو سوهو
یهو گوشی ارا زنگ خود سیو شده بود[عشقممممم] که ارا با خنده گفت
ارا : ببخشید باید این تماس و جواب بدم
[خماری باشه ؟😂] (بچه ها به نظرتون اعضا بی تی اسم وارد داستان کنم؟ 😂) بنویسیدددد
شرطا ۱۰ لایک و بنویسید اعضا رو وارد داستان کنم یا نه
دیدگاه ها (۷)

فقط برای وینچنزو دارم ملکه اشکا رو نگاه میکنم 🤌🏻😂...کپی با ذ...

بچه ها پارت ۷ رو نزاشته بودم ببخشیدمنشی من [پارت ۷ ]که یهو د...

منشی من [پارت ۶][پرش زمانی به چند روز بعد](لباس ارا رو اسلای...

باورم نمیشه ۶ سال از این اهنگ گذشته :)...کپی با ذکر منبع (حد...

پارت ۱ویو جیمینسلام من پارک جیمینم ۱۶ ساله با بورام ازدواج ک...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط