پارت Blood moon
پارت ۱۰۴ Blood moon
ا/ت:نمیدونم باید ببینم جونگکوک چی میگه
سوجین:خوب بابا توم با اون شوهر عتیقت
ا/ت:شوهر خودت عتیقس بی ادب
سوجین:ای دختر بی ادب کسی به باباش میگه عتیقه؟
ا/ت:مامان جون کسی به دامادش میگه عتیقه؟
سوجین:خوب حالا ،میای یا نه؟
ا/ت:یه دقیقه گوشی
سرمو گرفتم بالا و گفتم
ا/ت:سوجین میگه امشب میای بریم خرید لباس عروس
سوجین ازون ور خط داد زد
سوجین:ا/ت جیمین میگه به جونگکوک بگو حتمابیاد
ا/ت:باشه،میگه جیمین گفته توم حتما بیای
با التماس بهش نگاه کردم که گفت
کوک:باشه
با خوشحالی رو نوک پام بلند شدم و لبشو بوسیدم
ا/ت:مرسیییییییی
ا/ت:الو...سوجین جونگکوک اوکی داد
سوجین:اخ جوننننننن ،ببین پس ما 6 میایم دنبالتون اوکی
ا/ت:باشه
سوجین:راستی شمارتو بده
ا/ت:(***********)
سوجین:باشه الان من تک میزنم رو گوشیت،کاری نداری؟
ا/ت:نه قربونت بای
سوجین:بابای
ا/ت:نمیدونم باید ببینم جونگکوک چی میگه
سوجین:خوب بابا توم با اون شوهر عتیقت
ا/ت:شوهر خودت عتیقس بی ادب
سوجین:ای دختر بی ادب کسی به باباش میگه عتیقه؟
ا/ت:مامان جون کسی به دامادش میگه عتیقه؟
سوجین:خوب حالا ،میای یا نه؟
ا/ت:یه دقیقه گوشی
سرمو گرفتم بالا و گفتم
ا/ت:سوجین میگه امشب میای بریم خرید لباس عروس
سوجین ازون ور خط داد زد
سوجین:ا/ت جیمین میگه به جونگکوک بگو حتمابیاد
ا/ت:باشه،میگه جیمین گفته توم حتما بیای
با التماس بهش نگاه کردم که گفت
کوک:باشه
با خوشحالی رو نوک پام بلند شدم و لبشو بوسیدم
ا/ت:مرسیییییییی
ا/ت:الو...سوجین جونگکوک اوکی داد
سوجین:اخ جوننننننن ،ببین پس ما 6 میایم دنبالتون اوکی
ا/ت:باشه
سوجین:راستی شمارتو بده
ا/ت:(***********)
سوجین:باشه الان من تک میزنم رو گوشیت،کاری نداری؟
ا/ت:نه قربونت بای
سوجین:بابای
- ۷.۹k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط