عشق های اسمانی
عشق های اسمانی
ویو ات
رفتیم دنبالشون. الان هم در موزه ایم.
خب دخترا اماده این بریم داخل
دخترا: بریممم
رفتیم تو اولین چیزی که دیدم یه شیع رنگی
که ترکیبی بود از ابی. زرد صورتی مشکی بنفش قهوه ای و طوسی واقعا خوشگل بود بنظر. چیزی توش بود. به دخترا گفتم بیاین وقتی کسی هواسش نبود دس کنیم توی ظرف بینیم چیه توش
یکی یکی دسمونو بردیم داهل ظرف هممون احساس کردیم که انگار یه برق رو به ماوصل کنن بعد ولش کنن
ویو به هفته بعد
تو این یه هفته همه ی دخترا خوابایی از گذشته میبینن حتی خود منم میبینم. ولی از اون روز هنو بدنم درد میکنه
این یه هفته رزی و جنی خالشون خوب نبود
دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ خورد. لیسا بود گفت جنی و رزی رفتن بالا ساختمون.......
ادامه داره
ویو ات
رفتیم دنبالشون. الان هم در موزه ایم.
خب دخترا اماده این بریم داخل
دخترا: بریممم
رفتیم تو اولین چیزی که دیدم یه شیع رنگی
که ترکیبی بود از ابی. زرد صورتی مشکی بنفش قهوه ای و طوسی واقعا خوشگل بود بنظر. چیزی توش بود. به دخترا گفتم بیاین وقتی کسی هواسش نبود دس کنیم توی ظرف بینیم چیه توش
یکی یکی دسمونو بردیم داهل ظرف هممون احساس کردیم که انگار یه برق رو به ماوصل کنن بعد ولش کنن
ویو به هفته بعد
تو این یه هفته همه ی دخترا خوابایی از گذشته میبینن حتی خود منم میبینم. ولی از اون روز هنو بدنم درد میکنه
این یه هفته رزی و جنی خالشون خوب نبود
دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ خورد. لیسا بود گفت جنی و رزی رفتن بالا ساختمون.......
ادامه داره
۶.۹k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.