هم در هوای ابری آبان دلم گرفت

هم در هوای ابری آبان دلم گرفت
هم در سکوت سرد زمستان دلم گرفت

هر جا که عاشقی به مراد دلش رسید
هر جا گرفت نم نم باران دلم گرفت

هر جا که خنده بر لب معشوقه ای نشست
یا اینکه کرد زلف پریشان، دلم گرفت

بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود
از بس شلوغ بود خیابان ، دلم گرفت

امروز جمعه نیست ، ولی با نبودنت
مانند عصر جمعه ی شهرم دلم گرفت
دیدگاه ها (۴)

ای زندگی بردار دست از امتحانمچیزی نه میدانم نه می‌خواهم بدان...

ڪاش می شدخاطره ها رامثل پنبه زد،ڪاش اصلا یک آدم هایی بودڹ،مث...

بانو از خودت دست نکشخودت چتر باشخودت ابر باشخودت بارانشک نکن...

ﮐﻮﻟﯽ ﺑﯿﺎ ، ﺍﺯ ﺭﺍﺯ ﻓﻨﺠﺎﻧﻢ ﺑﮕﻮ !ﺍﺯ ﻗﻬﻮﻩ ﻭ ﻓﺎﻟﻢ ﺑﮕﻮ !ﺍﻣﺸﺐ ﺑﮕﻮ !...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط