فیک ملکه من (پارت۳)

+ دیوونه خودتی (خنده بلند)

+ میخواستم باهات یکم آشنا بشم

_ نکنه ذوقتو کور کردم

+ مِی نو پشت دری؟

€ بله امپراطور من

+ اومدم این زن حتی لیاقت منو نداشت

€ راست میگید


ا/ت ویو

میخواد منو رنج بده کور خونده

شب شد خوابیدم صبح که پاشدم فکر کردم که خونمون و فقط خواب بوده

ولی کور خونده بودم هنوز توی اون اتاق بودم

× بانوی من باید بیدار شید

_ بیدار بودم

× پس بیاید صبحونه بخورید

_ باشه



کوک ویو


کل شب داشتم یاد حرفای اون ا/ت می‌افتادم
یعنی چییی
من دکتر بودم
تا جایی که میدونم دکتر یعنی طبیب یعنییی چیییی؟؟


ولش کن علکی گفته


ا/ت ویو

صبحونه خوردم رفتم قدم بزنم دیدم
امپراطور اون زنه رو بغل کرده
به امپراطور تعظیم کردم رفتم فکر کنم
فکرکرده به اون دختره حسودی کردم
یه صدای جیغ شنیدم

_ اجوما صدای چیه؟ بیا بریم
دیدگاه ها (۰)

فیک ملکه من (پارت ۴)

ملکه ی من (پارت ۵)

فیک ملکه من (پارت ۲)

فیک ملکه ی من (پارت ۱)

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط