پنجره را به روی قاصدک بی قرار باز کرد.قاصدک روی شانه دخترک نشست و با او گفتخدا زیبایی را آفرید وآن رابه فرشته ای به نام زن سپردراستیبا امانتی که خدا به تو سپرده بود چه کار کردی؟