از خواب خسته ام

از خواب خسته ام .

به چیزی بیشتر از خواب
نیاز دارم ;
چیزی شبیه بیهوشی ، برای زمان طولانی .
شاید هم از بیداری خسته ام ;
از این که بخوابم و
تهش بیداری بآشد ..
کاش می شد سه سال یا شش سال یا نه سال خوابید و
بعد
بیدار شد .

نشد هم . . . نشد . . .


#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۲۰)

داشتم از این شهر می رفتمصدایم کردیجا ماندماز کشتی ای که رفت ...

من و زمین با هم همدردیم او تنش خشکیده و من قلبم آسمان از او ...

به زخم های دلت جای گریه می خندید . . .نمک نداشت ،بجایش شکر ب...

از رنجی خسته ام که از آنِ من نیستبر خاکی نشسته ام که از آنِ ...

از خواب خسته‌ام؛ به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم. چیزی شبیه ...

هوا با تو دلپذیر می شود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط