بخونید لطفا...
بخونید لطفا...
بغض اگر وا نشود ، تا جگرت میسوزد
پدر و جدِ بزرگِ پدرت میسوزد
درد اگر شعر شود، شعر به جایی نرسد
قلم و دفتر و طَبع و هنرت میسوزد
سالها در قفسی بسته اسیرت بکنند
شوق پرواز تو در بال و پرت میسوزد
نیمه شب مست شوی،گریه کنی...خواهی دید
دست و سیگار تو با چشم ترت میسوزد
آه ای خانهی ناروشن ِ من! بعد از این
آه ِ من میشود آوار و درت میسوزد
هخا_هاشمی
بغض اگر وا نشود ، تا جگرت میسوزد
پدر و جدِ بزرگِ پدرت میسوزد
درد اگر شعر شود، شعر به جایی نرسد
قلم و دفتر و طَبع و هنرت میسوزد
سالها در قفسی بسته اسیرت بکنند
شوق پرواز تو در بال و پرت میسوزد
نیمه شب مست شوی،گریه کنی...خواهی دید
دست و سیگار تو با چشم ترت میسوزد
آه ای خانهی ناروشن ِ من! بعد از این
آه ِ من میشود آوار و درت میسوزد
هخا_هاشمی
۷.۵k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.