پارت 20 I HATE U
#الان قطعا ازم متنفره
#یعنی داره چی کار میکنه
ا/ت ویو
بیدار شدم رفتم دستشویی کار هامو کردم روتین پوستی انجام دادم مسواک زدم و لباس پوشیدم رفتم اون مکانی که کار هامونو انجام میدیم که پوشش که دام پزشکی رو داره ولی کسی تو رفت و امد نداره و دنجه پس مکان مناسبیه رفتم اونجا چند مین بعد جسی با یه پرونده اومد
+خب الان چی کار کنم
-ببین این اون مردس که چن وقته زیر نظر داریمش
+خب من حوصله این چیزا رو لپ کلامو بگو
-هیچی باید بری بگیریش
+خب الان نه الان دارم نقشه میکشم
-چه نقشه ای
+...................چطوره ؟
-عالیه بهتر از این نمیشه
+خب پس از .......کی شروع میکنم ؟
-(خنده )اخر همین هفته که دوباره یه پارتی همونطوریه
+پس از اخر هفته شروع میکنم
-از کجا میدونی میاد
+کی
-سوژه مورد نظر
+اها ....مطمئنم میاد..........اییی سرم
-چی شد
+سرم خیلی درد میکنه
-حتما چون صبحونه نخوردی میرم برات یه چیزی بگیرم بیام
داشتم با دست شقیقه هام رو ماساژ می دادم که جسی اومد
-تنها چیزی که گیرم اومد دوبوکی بود
+من غذای تند نمی خورم
-باید بخوری چون داری غش میکنی میمونی رو دستم
+باشه
شروع کردم به خوردن واقعا برام لذت بخش بود خیلی وقت بود از چیزی لذت نبرده بودم
+اومممم خیلی خوش مزس(با دهن پر)
-بخور نوش جونت
+مرسی حس میکنم دارم میترکم الان
-خوبه ......سرت بهتر شده
انقد از غذا لذت برده بودم که همه دردم فراموشم شده بود
+اره بهتره ولی کامل خوب نشده بازم ممنون
-خواهش من میرم به کارام برسم یکمم خوش بگذرونم
دستمو سمتش به حالت اشاره در اوردم اون هم همین رو تکرار کرد
+-هک کردن (خنده)
+باشه برو خوش بگذره
همینطور بی هیچ دلیلی داشتم تو لبتابم میچرخیدم و عملا هیچ کاری نمی کردم
-نمی خوای حاضر شی
+برای چی
-همون مرده دیگه
+شت یادم رفته بود هیچی دربارش نمی دونم فردا پیشو میگیرم
-اوکی
سر درد دوباره شدت گرفت به حدی که حتی نمی تونستم جسی رو صدا کنم و خاموشی
-ا/ت ببین چی کار کردم ...........ا/ت .............ا/تتتتتت
جسی ویو
چند بار ا/ت رو صدا زدم اما جواب نداد کمی نگران شدم رفتم پیشش دیدم بیهوش شده وسایلاشو. اول گذاشتم تو ماشین بعد با سختی بلندش کردم درسته اون نسبت به سنش خیلی لاغر بود اما برای من سنگین بود هر طور شده بود گذاشتمش تو ماشین و راه افتادم بردمش بیمارستان
-پرستار
?بله خانم
-دوستم بیهوش شده
?بله بزاریدش تو برانکارد
بردنش تو قسمت اورژانس منم همراهشون رفتم
?خانم دکتر الان میان معاینه شون میکنن
-باشه
?راستی شما چه نسبتی باهاشون دارید
-دوستشم
?خانوادش
-نداره
?پس عا بیان برای پر کردن فرم
-باشه
من اومدم بیرون فرم رو پر کردم من تو این مدت کوتاه خیلی درباره ا/ت میدونستم و ا/ت هم درمورد من پس راحت فرم رو پر کردم و تحویل دادم برگشتم پیش ا/ت دیدم دکتر بالا سرشه سلامی کردم و اونم متقابلا سلام داد
-دلیل بیهوش شدنشو فهمیدید؟
دکتر : عا هنوز مطمئن نیستم ولی فکر میکنم ایشون یه بیماری روانی دارن که اگر فشار عصبی یا ضربه به مغزشون وارد شه باعث بیهوشی میشه و میتونه خطرناک باشه پس شما هرچه سریع تر این ازمایش هارو انجام بدید و جواب رو برام بیارید
-ببخشید ولی شما چه روز هایی اینجاید و من کجای این ازمایش ها رو انجام بدم
دکتر:من هرروز اینجا هستم و تو همین بیمارستان هم میتونید ازمایش ها رو انجام بدید
-چشم ممنون
شرط ها
15لایک
7کامنت
#یعنی داره چی کار میکنه
ا/ت ویو
بیدار شدم رفتم دستشویی کار هامو کردم روتین پوستی انجام دادم مسواک زدم و لباس پوشیدم رفتم اون مکانی که کار هامونو انجام میدیم که پوشش که دام پزشکی رو داره ولی کسی تو رفت و امد نداره و دنجه پس مکان مناسبیه رفتم اونجا چند مین بعد جسی با یه پرونده اومد
+خب الان چی کار کنم
-ببین این اون مردس که چن وقته زیر نظر داریمش
+خب من حوصله این چیزا رو لپ کلامو بگو
-هیچی باید بری بگیریش
+خب الان نه الان دارم نقشه میکشم
-چه نقشه ای
+...................چطوره ؟
-عالیه بهتر از این نمیشه
+خب پس از .......کی شروع میکنم ؟
-(خنده )اخر همین هفته که دوباره یه پارتی همونطوریه
+پس از اخر هفته شروع میکنم
-از کجا میدونی میاد
+کی
-سوژه مورد نظر
+اها ....مطمئنم میاد..........اییی سرم
-چی شد
+سرم خیلی درد میکنه
-حتما چون صبحونه نخوردی میرم برات یه چیزی بگیرم بیام
داشتم با دست شقیقه هام رو ماساژ می دادم که جسی اومد
-تنها چیزی که گیرم اومد دوبوکی بود
+من غذای تند نمی خورم
-باید بخوری چون داری غش میکنی میمونی رو دستم
+باشه
شروع کردم به خوردن واقعا برام لذت بخش بود خیلی وقت بود از چیزی لذت نبرده بودم
+اومممم خیلی خوش مزس(با دهن پر)
-بخور نوش جونت
+مرسی حس میکنم دارم میترکم الان
-خوبه ......سرت بهتر شده
انقد از غذا لذت برده بودم که همه دردم فراموشم شده بود
+اره بهتره ولی کامل خوب نشده بازم ممنون
-خواهش من میرم به کارام برسم یکمم خوش بگذرونم
دستمو سمتش به حالت اشاره در اوردم اون هم همین رو تکرار کرد
+-هک کردن (خنده)
+باشه برو خوش بگذره
همینطور بی هیچ دلیلی داشتم تو لبتابم میچرخیدم و عملا هیچ کاری نمی کردم
-نمی خوای حاضر شی
+برای چی
-همون مرده دیگه
+شت یادم رفته بود هیچی دربارش نمی دونم فردا پیشو میگیرم
-اوکی
سر درد دوباره شدت گرفت به حدی که حتی نمی تونستم جسی رو صدا کنم و خاموشی
-ا/ت ببین چی کار کردم ...........ا/ت .............ا/تتتتتت
جسی ویو
چند بار ا/ت رو صدا زدم اما جواب نداد کمی نگران شدم رفتم پیشش دیدم بیهوش شده وسایلاشو. اول گذاشتم تو ماشین بعد با سختی بلندش کردم درسته اون نسبت به سنش خیلی لاغر بود اما برای من سنگین بود هر طور شده بود گذاشتمش تو ماشین و راه افتادم بردمش بیمارستان
-پرستار
?بله خانم
-دوستم بیهوش شده
?بله بزاریدش تو برانکارد
بردنش تو قسمت اورژانس منم همراهشون رفتم
?خانم دکتر الان میان معاینه شون میکنن
-باشه
?راستی شما چه نسبتی باهاشون دارید
-دوستشم
?خانوادش
-نداره
?پس عا بیان برای پر کردن فرم
-باشه
من اومدم بیرون فرم رو پر کردم من تو این مدت کوتاه خیلی درباره ا/ت میدونستم و ا/ت هم درمورد من پس راحت فرم رو پر کردم و تحویل دادم برگشتم پیش ا/ت دیدم دکتر بالا سرشه سلامی کردم و اونم متقابلا سلام داد
-دلیل بیهوش شدنشو فهمیدید؟
دکتر : عا هنوز مطمئن نیستم ولی فکر میکنم ایشون یه بیماری روانی دارن که اگر فشار عصبی یا ضربه به مغزشون وارد شه باعث بیهوشی میشه و میتونه خطرناک باشه پس شما هرچه سریع تر این ازمایش هارو انجام بدید و جواب رو برام بیارید
-ببخشید ولی شما چه روز هایی اینجاید و من کجای این ازمایش ها رو انجام بدم
دکتر:من هرروز اینجا هستم و تو همین بیمارستان هم میتونید ازمایش ها رو انجام بدید
-چشم ممنون
شرط ها
15لایک
7کامنت
۱۰.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.