گرچه ما با همه هستیم کسی با ما نیست

گرچه ما با همه هستیم، کسی با ما نیست
هیچ کس بیشتر از آینه‌ها تنها نیست

آن قدر آینه را تیرگی آه گرفت
ماه اگر جلوه کند نیز در او پیدا نیست

غم دوری، غم بینانی و بی سامانی
همه هستند، ولی غصه من این‌ها نیست

نفرت صخره و ساحل ز تو شایسته توست
هیچ‌کس شیفته سرزنش دریا نیست

ای پریشانی آرام ! کجایی ای مرگ
بیش از این حوصله مشغله در دنیا نیست
#هادی_محمدحسنی
#M
دیدگاه ها (۴)

کاش آن‌کس که به تو حق قضاوت می‌دادبه من سوخته دل فرصت صحبت م...

ای که نزدیکتر از جانی و پنهان زِ نگههجر تو خوشترم آید ز وصال...

تقدیر بود ... پای کسی در میان نبودآن روزها که صحبتی از این و...

بیا به خاطر من با غم جهان سر کنبخند ای دل تنها و گریه کمتر ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط