Dark role

P¹: ملاقات
در دل شب‌های نیویورک، الکس مورتی، پسر و جایگذین یکی از بزرگ‌ترین خانواده‌های مافیایی، در پنت‌هاوس مجلل خود در منهتن ایستاده بود و به چراغ‌های بی‌پایان شهر خیره شده بود.
در سوی دیگر شهر، در محله‌ی بروکلین، دانیل رزا، هنرمند تتوی با استعداد، در استودیوی کوچک و دنج خود مشغول کار بود. شهرت او به‌عنوان یکی از بهترین تتوآرتیست‌های شهر، مشتریان زیادی را به سویش جذب کرده بود. اما دانیل همیشه به دنبال چالشی جدید بود تا هنر خود را به سطح بالاتری برساند.
یک روز صبح، هنگامی که دانیل در حال آماده‌سازی استودیو برای مشتریان روز بود، درب استودیو با صدایی محکم باز شد. دو مرد قوی‌هیکل با لباس‌های سیاه وارد شدند و بدون هیچ کلامی، اطراف را بررسی کردند. پس از چند لحظه، مردی با کت و شلوار شیک و چهره‌ای سرد وارد شد. دانیل بلافاصله او را شناخت؛ الکس مورتی، مردی که نامش با ترس و احترام در سراسر شهر زمزمه می‌شد.
الکس با نگاهی تیز به دانیل نزدیک شد و گفت: «شنیدم که داخل کارت بهترینی... می‌خواهم تتوی برای من بزنی که شایستم باشه»
دانیل که سعی می‌کرد آرامش خود را حفظ کند، پاسخ داد: «ا-البته، آقای مورتی. طرحی در نظر دارید؟»
الکس پیراهن خود را باز کرد و زخم عمیقی را که بر سینه‌اش بود نشان داد: «می‌خوام این زخم را با نماد قدرت که نشان دهد هیچ‌چیز نمی‌تواند منو متوقف کنه.»
او دقیقت به زخم نگاه کرد تعجب کرده بود زخم خیلی بد بود به چشمان الکس نگاه کرد: «می‌توانم طرحی را پیشنهاد دهم که ترکیبی از ققنوس و اژدها باشد؛ نمادی از تولد دوباره و قدرت بی‌پایان.»
الکس لبخندی زد و گفت: «عالیه. کی میتونی شروع کنی؟»
«هر زمان که شما آماده باشید، آقای مورتی.»
«پس همین حالا شروع کنیم.»
دانیل ابزارهای خود را آماده کرد و کار را آغاز نمود. در طول جلسه، هر دو مرد در سکوت بودند، اما نگاهی که بینشان رد و بدل می‌شد، نشان از کنجکاوی و احترامی متقابل داشت. الکس تحت تأثیر دقت و هنرمندی دانیل قرار گرفته بود و دانیل نیز جذابیت مرموز و قدرت الکس را احساس می‌کرد.
پس از چند ساعت، کار به پایان رسید. الکس به آینه نگریست و خالکوبی جدید را تحسین کرد. «فوق‌العاده است. تو واقعاً هنرمندی، دانیل.»
«خوشحالم که راضی هستید، آقای مورتی.»
الکس کارتش را به دانیل داد و گفت: «اگر روزی به چیزی نیاز داشتی، با من تماس بگیر.»
دانیل کارت را پذیرفت و با سر تأیید کرد. الکس و محافظانش استودیو را ترک کردند، اما حضوری که از خود به جا گذاشتند، فضای استودیو را پر کرده بود
دیدگاه ها (۱)

الکس مورتیسن: ۲٠قد: ۱۹۷پسر رییس پورت مافیای امریکااخلاق: خلق...

Dark roles

شاگرد انتقالی پارت ۶۴

حسرت:💢امروز سالگرد شهادت مردیست که از هیچ برای ایران قدرت سا...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط