رمان(عشق)پارت۳
(تلفن سوسن زنگ خورد) سوسن:آآاز مزونه. عمر:خب جواب بده. سوسن:بله. منشی مزون دمت: سلام سوسن خانم یه آقایی به نام فرید با شما کار داره. سوسن:چی؟اوناز کجا آدرس مزون رو پیدا کرده؟باشه باشه الان میام(مکالمه پایان یافت). عمر:چی شده کی اومده مزون؟. سوسن:هیچی شخص خاصی نیست. عمر:یعنی چی شخص خاصی نیست رنگت پرده من از چشاتو میفهمم که داری دروغ میگی. سوسن:قول میدی عصبانی نشی. عمر:باشه دختر زودباش بگو دیگه. سوسن:فرید.....فرید اومده. عمر:چی؟اون عوضی از کجا آدرس مزون رو پیدا کرده؟نه.....نه اینجوری نمیشه الان میرم به حسابش میرسم. سوسن:وایسا...وایسا توروخدا وایسا لطفا وایسا خواهش میکنم عمر. عمر:یعنی چی وایسا این پسره ی احمق فکر کرده میتونه مزاحم دوست دختر من بشه. سوسن:ببین عمر خودم میرم باهاش حرف میزنم باشه فقط تو نیا میترسم درگیری پیش بیاد. عمر:یعنی چی تو نیا اون یه اون یه جانیه یعنی من تورو با اون مرتیکه تنها بزارم؟. سوسن:آره این بهتره تا همو بکشید. نکته=(فرید کسی که در دوره ی دبیرستان( یعنی موقعی که تو کالج آتامان بودن) به شدت عاشق سوسن بود و تلاش میکرد رابطه ی سوسعم رو خراب کنه حتی انقدر عوضی بود که چند بار به سوسن تجاوز کرد و باعث خیلی اتفاقات شد و سعی کرد از هر راهی رابطه ی سوسعم رو خراب کنه حتی اگر با مرگ سوسعم تموم بشه خلاصه اون یه مریضه روانیه و تا الان چند بار تو دیوونه خونه بستری شده و چند بار خواسته آدرس جدید سوسعم رو پیدا کنه ولی نتونستم). ادامه پارت= عمر: نخیرم اگه...............
۷.۳k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.