جشن سده
#جشن_سده
#شاهنامه
در پسین (عصر) این روز (دهم بهمن) پس از خورنشست (غروب آفتاب)، سه تن از موبدان با جامهی سپید به سوی تودهای از هیزم خشک که از پیش آماده گردیده میروند و گروهی از جوانان که آنان هم جامهی سپید بر تن دارند با هموخهای (مشعلهای) روشن، موبدان را همراهی میکنند.
موبدان بخشی از اوستا که بیشتر آتش نیایش است را میسرایند و موبد بزرگ با آتشدان و جوانان سپید پوش با هموخها هیزمها را میافروزند. گروه نوازنده از آغاز تا پایان جشن، آهنگ مینوازند و همه با شادی، پیروزی روشن شدن آتش سده را جشن میگیرند و به امید آنکه تا جشن سال دیگر روشنایی و گرمی در دلهایشان باشد، به خانه باز میگردند.
از گفتههای بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران، آشکار است که جشنهای نوروز، سده و مهرگان جشنهایی بوده است همگانی که با شادمانی و جشن و گردش {کارناوال مانند} برپا میشده است.
مردمان هریک به فراخور توان پشتههایی از هیزم، خار و خاشاک به ویژه چوب "گزمی" را فراهم میکردند و آتش میزدند، سپس با نکاب (نقاب، ماسک) بر چهره و دست افشانی و پایکوبی تا چندین روز به جشن و شادمانی سرگرم میشدند.
آتشها در بالای پشت بامها یا در دشتها و بلندیها روشن میشد. آیین جشن سده افزون بر آتش افروزیهای گسترده، با برپایی جرگههای (مجالس) سور و شادمانی و میهمانیهای بسیار گسترده همراه بوده است. جرگههای پایکوبی و خُنیا (موسیقی) و آواز تا بامدادان به درازا میانجامید و روز پس از جشن، پادشاه و بزرگان به پذیرایی مینشستند.
مردآویج، یکی از بزرگ مردان ایرانی در سپاهان (اصفهان) در هزار سال پیش {322 هجری قمری} در دو سوی زاینده رود، هیزم فراوان گِرد آورد و آتش افروزی کرد و جشن سده را با شکوه بسیار بزرگ و بی مانندی که روزگار به خود ندیده بود، برگذار کرد و نشان داد که این فرهنگ ریشههای ژرفی دارد که هرگز نابود نخواهد شد.
#آتش از دیرباز نزد #ایرانیان نمایندهی پاکی، روشنایی و گرمی دلها بوده است و خوشبختانه پس از سدهها دشمنی، هنوز این آیین زیبا در سرزمین اهورایی اشو زرتشت جشن گرفته میشود.
ستیز من تنها با تاریکی است و برای ستیز با تاریکی، شمشیر به روی تاریکی نمیکشم، چراغ میافروزم.
اشو زرتشت ستایش پاک تو را باشد، ای آتش پاک گهر،ای بزرگترین بخشودهی اهورامزدا،ای فروزندهای که در خوری ستایش را،میستاییم تو را، که در خانهمانمان افروختهای...
اوستا - آتش نیایش
سده، جشن پیدایش آتش فرخنده باد.ایدون باد...
#شاهنامه
در پسین (عصر) این روز (دهم بهمن) پس از خورنشست (غروب آفتاب)، سه تن از موبدان با جامهی سپید به سوی تودهای از هیزم خشک که از پیش آماده گردیده میروند و گروهی از جوانان که آنان هم جامهی سپید بر تن دارند با هموخهای (مشعلهای) روشن، موبدان را همراهی میکنند.
موبدان بخشی از اوستا که بیشتر آتش نیایش است را میسرایند و موبد بزرگ با آتشدان و جوانان سپید پوش با هموخها هیزمها را میافروزند. گروه نوازنده از آغاز تا پایان جشن، آهنگ مینوازند و همه با شادی، پیروزی روشن شدن آتش سده را جشن میگیرند و به امید آنکه تا جشن سال دیگر روشنایی و گرمی در دلهایشان باشد، به خانه باز میگردند.
از گفتههای بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران، آشکار است که جشنهای نوروز، سده و مهرگان جشنهایی بوده است همگانی که با شادمانی و جشن و گردش {کارناوال مانند} برپا میشده است.
مردمان هریک به فراخور توان پشتههایی از هیزم، خار و خاشاک به ویژه چوب "گزمی" را فراهم میکردند و آتش میزدند، سپس با نکاب (نقاب، ماسک) بر چهره و دست افشانی و پایکوبی تا چندین روز به جشن و شادمانی سرگرم میشدند.
آتشها در بالای پشت بامها یا در دشتها و بلندیها روشن میشد. آیین جشن سده افزون بر آتش افروزیهای گسترده، با برپایی جرگههای (مجالس) سور و شادمانی و میهمانیهای بسیار گسترده همراه بوده است. جرگههای پایکوبی و خُنیا (موسیقی) و آواز تا بامدادان به درازا میانجامید و روز پس از جشن، پادشاه و بزرگان به پذیرایی مینشستند.
مردآویج، یکی از بزرگ مردان ایرانی در سپاهان (اصفهان) در هزار سال پیش {322 هجری قمری} در دو سوی زاینده رود، هیزم فراوان گِرد آورد و آتش افروزی کرد و جشن سده را با شکوه بسیار بزرگ و بی مانندی که روزگار به خود ندیده بود، برگذار کرد و نشان داد که این فرهنگ ریشههای ژرفی دارد که هرگز نابود نخواهد شد.
#آتش از دیرباز نزد #ایرانیان نمایندهی پاکی، روشنایی و گرمی دلها بوده است و خوشبختانه پس از سدهها دشمنی، هنوز این آیین زیبا در سرزمین اهورایی اشو زرتشت جشن گرفته میشود.
ستیز من تنها با تاریکی است و برای ستیز با تاریکی، شمشیر به روی تاریکی نمیکشم، چراغ میافروزم.
اشو زرتشت ستایش پاک تو را باشد، ای آتش پاک گهر،ای بزرگترین بخشودهی اهورامزدا،ای فروزندهای که در خوری ستایش را،میستاییم تو را، که در خانهمانمان افروختهای...
اوستا - آتش نیایش
سده، جشن پیدایش آتش فرخنده باد.ایدون باد...
۱.۱k
۰۹ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.