Part6
Part6
((ا/ت))
+ لیسوووویااااا بدوووووو دیگه الان فیلم شروع میشههههه
~یاااااا ا/ت خانم یادت رفته قراره ایدل بشی چاق میشی خرههه
- لیسوووو اجیم مریضه باید بخوره جون بگیره
~ اونجووو خانم اجیتون باید چیزای مقوی بخوره نه هله هوله
+ ای بابا خب بستنی بیاررر . بخدا نیاری جیغ میزنماااا
~خب بابا شکمو بستنی بهتر از پفکه لااقل
- خیلی نامردی لیسو
~ اهاااان پس اجی اجی کردنت بهونست خودت دلت میخواااد
+ ای بابااا شروع شد ساکت شین
…
+ یاااا ساعت 7 شبه کی داره زنگ درو میزنه ???! عوووف یه فیلم میخوایم ببینیماااا
~اونجو برو درو باز کن تا من بستنیارو بیارم
- باشه
اونجو همونجا جلوی در خشکش زده بود
+ اونجووووووویااااااا کیههههه?
- جونگ کوک شی
فکر کردم اشتباه شنیدم سریع برگشتم که دیدم هفتا پسر روبرومن
جیمین : به به ا/ت خانممم میبینم که گرد و قلمبه شدییی
+جیمیناااا چایی نخورده پسر خاله میشی انتظار نداشته باش بهت احترام بزارمااااااا قلمبه خودتی
جیمین : قلمبه (زبونشو اورد بیرون)
دخترا خندشون گرفته بود همه زدیم زیر خنده
ته: ا/ت برات دوکبوکی خریدیم دوست داری نه?!
هینی کشیدم
+ ارههههه ارههههههه خیلی وقته نخورده بودم
ته : (خندید ) خب پس بیاین بخوریم
بخاطر پام همه همونجا تو پذیرایی نشستیم و سر میز نرفتیم .
~ اقای تهیونگ میشه لطفا دوکبوکی هارو بیارین میخوام بزارم تو بشقاب
ته: حتما
تمام مدت کوک ساکت بود و این اذیتم میکرد
شوگا : ا/ت خوبی? پاهات درد نمیکنه?
تازه متوجه شوگا شدم وای خدا من از همون بچگی شوگا رو هم خیلی دوست داشتم اخه منم مثل اون همیشه خوابالو بودم . همیشه دلم میخواست یه روز دوستم باشه و حالا اون و کوک و پنج نفر دیگه که همیشه رویاشونو میدیدم تو خونه من بودن
به خودم اومدم
+ ممنونم شوگا خوبم حتی به حدی خوبم که دارم میترکم ( به شکمم اشاره کردم)
همه زدن زیر خنده
جین : خب خب میدونستین اگه یه دختر خوشگل بترکه به اون دختر چی میگن??!
نامجون: (😐)
جین : ا/تتتت یاع یاهعع باعععععه
+ تو خواب ببینی من بترکم هنسام خان
جین: عزیزم همین جوریش ترکیدی یاعععععع یاااااع یاعه
دخترا دیگه کف زمین پهن شده بودن و از شدت خنده شکمشونو گرفته بودن
#loveme°•
((ا/ت))
+ لیسوووویااااا بدوووووو دیگه الان فیلم شروع میشههههه
~یاااااا ا/ت خانم یادت رفته قراره ایدل بشی چاق میشی خرههه
- لیسوووو اجیم مریضه باید بخوره جون بگیره
~ اونجووو خانم اجیتون باید چیزای مقوی بخوره نه هله هوله
+ ای بابا خب بستنی بیاررر . بخدا نیاری جیغ میزنماااا
~خب بابا شکمو بستنی بهتر از پفکه لااقل
- خیلی نامردی لیسو
~ اهاااان پس اجی اجی کردنت بهونست خودت دلت میخواااد
+ ای بابااا شروع شد ساکت شین
…
+ یاااا ساعت 7 شبه کی داره زنگ درو میزنه ???! عوووف یه فیلم میخوایم ببینیماااا
~اونجو برو درو باز کن تا من بستنیارو بیارم
- باشه
اونجو همونجا جلوی در خشکش زده بود
+ اونجووووووویااااااا کیههههه?
- جونگ کوک شی
فکر کردم اشتباه شنیدم سریع برگشتم که دیدم هفتا پسر روبرومن
جیمین : به به ا/ت خانممم میبینم که گرد و قلمبه شدییی
+جیمیناااا چایی نخورده پسر خاله میشی انتظار نداشته باش بهت احترام بزارمااااااا قلمبه خودتی
جیمین : قلمبه (زبونشو اورد بیرون)
دخترا خندشون گرفته بود همه زدیم زیر خنده
ته: ا/ت برات دوکبوکی خریدیم دوست داری نه?!
هینی کشیدم
+ ارههههه ارههههههه خیلی وقته نخورده بودم
ته : (خندید ) خب پس بیاین بخوریم
بخاطر پام همه همونجا تو پذیرایی نشستیم و سر میز نرفتیم .
~ اقای تهیونگ میشه لطفا دوکبوکی هارو بیارین میخوام بزارم تو بشقاب
ته: حتما
تمام مدت کوک ساکت بود و این اذیتم میکرد
شوگا : ا/ت خوبی? پاهات درد نمیکنه?
تازه متوجه شوگا شدم وای خدا من از همون بچگی شوگا رو هم خیلی دوست داشتم اخه منم مثل اون همیشه خوابالو بودم . همیشه دلم میخواست یه روز دوستم باشه و حالا اون و کوک و پنج نفر دیگه که همیشه رویاشونو میدیدم تو خونه من بودن
به خودم اومدم
+ ممنونم شوگا خوبم حتی به حدی خوبم که دارم میترکم ( به شکمم اشاره کردم)
همه زدن زیر خنده
جین : خب خب میدونستین اگه یه دختر خوشگل بترکه به اون دختر چی میگن??!
نامجون: (😐)
جین : ا/تتتت یاع یاهعع باعععععه
+ تو خواب ببینی من بترکم هنسام خان
جین: عزیزم همین جوریش ترکیدی یاعععععع یاااااع یاعه
دخترا دیگه کف زمین پهن شده بودن و از شدت خنده شکمشونو گرفته بودن
#loveme°•
۱۲.۱k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.