ا.ت:من خوابم میاد
ا.ت:من خوابم میاد
تهبونگ:بیا تو بغل خودم بخواب
ا.ت:تو بغل تو چرا؟
تهیونگ:چون من میگم
ا.ت:نه
تهیونگ:رو حرف اوپات حرف نزن
ا.ت: چشم
تهیونگ:افرین پرنسس کوچولو
ا.ت:رفتم تو بغل تهیونگ خوابیدم دستشو برد توی موهام یه آرامش خاصی داشتم وقتی تو بغلش بودم و موهامو نوازش میکردم رومو برگردوندم و بهش گفتم
ا.ت:اوپا خیلی خوبه که تو اومدی تو زندگیم خیلی دوست دارم
تهیونگ:بوسه ای روی پیشونیش گذاشتم
منم خیلی دوست دارم فرشته کوچولو
کم کم چشامون گرم شد و خوابیدم
ا.ت ویو:صبح از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ داره با موهام بازی میکنه
ا.ت:صبح بخیر اوپا
تهیونگ:صبح بخیر پرنسس
ا.ت ویو:بوسه ای روی لپ تهیونگ گذاشتم و بلند شدم کارای لازم رو انجام دادم و صبحانه خوردم یکم گیم زدمم
تهبونگ:بیا تو بغل خودم بخواب
ا.ت:تو بغل تو چرا؟
تهیونگ:چون من میگم
ا.ت:نه
تهیونگ:رو حرف اوپات حرف نزن
ا.ت: چشم
تهیونگ:افرین پرنسس کوچولو
ا.ت:رفتم تو بغل تهیونگ خوابیدم دستشو برد توی موهام یه آرامش خاصی داشتم وقتی تو بغلش بودم و موهامو نوازش میکردم رومو برگردوندم و بهش گفتم
ا.ت:اوپا خیلی خوبه که تو اومدی تو زندگیم خیلی دوست دارم
تهیونگ:بوسه ای روی پیشونیش گذاشتم
منم خیلی دوست دارم فرشته کوچولو
کم کم چشامون گرم شد و خوابیدم
ا.ت ویو:صبح از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ داره با موهام بازی میکنه
ا.ت:صبح بخیر اوپا
تهیونگ:صبح بخیر پرنسس
ا.ت ویو:بوسه ای روی لپ تهیونگ گذاشتم و بلند شدم کارای لازم رو انجام دادم و صبحانه خوردم یکم گیم زدمم
۵.۶k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.