بسم رب المهدی عجل الله

📚📖

📚 عمر طولانی

روزی یکی از پادشاهان به سیر و سیاحت رفت، تا این که به روستایی رسید. کمی در آنجا توقف کرد، تا قدری استراحت کند. پادشاه به همراهان خود گفت: بساط طعام را آماده کنید، کمی توقف می کنیم و سپس به راه خود ادامه می‌دهیم.
پادشاه گفت: آن پیرمرد هم که در حال کار کردن هست را بگویید تا بیاید (و با تعجب با خود زیر لب می‌گفت: چگونه این شخص با این کهولت سن هنوز سر پاست)
پیرمرد جلو ‌آمد و گفت: بله، با من کاری بود؟!پادشاه گفت: ببینم تو چند سال از عمرت سپری شده؟
پیرمرد گفت: یکصد و بیست سال
پادشا‌ه: و هنوز سر پا هستی و کار می‌کنی.
پیر مرد: بله
پادشاه: ما با داشتن وسایل عیش و نوش و استراحت، نصف عمر شما را هم نداریم !! شما که وسایل عیش و نوش به قدر ما ندارید، چطور این همه عمر می‌کنید؟
پیرمرد در جواب پادشاه گفت: هر یک از انسانها سهم مشخصی از اطعام را دارند. هیچکس در این دنیا بیشتر از اندازه خود نمی‌تواند مصرف کند. شما در عرض چند سال با پرخوری و زیاده‌روی، سهم خود را مصرف می کنید. بنابراین وقتی که تمام شد دیگر سهمی ندارید و می‌میرید، ولی ما چون سهم خود را کم کم مصرف می‌کنیم، بیشتر از شما عمر می کنیم، قربان!!!

لبیک یامهدی عج
اللهم عجل لولیک الفرج کپی باذکرصلوات
دیدگاه ها (۱)

السلام علی المهدی عجل الله

السلام علی المهدی عجل الله

بسم رب المهدی عجل الله

بسم رب المهدی عجل الله

فیک نویس ( پارت ۲۲ ) مایل. به پارت بعدی؟؟؟کای : چونفیلیکس: د...

ازدواج از روی اجبار۲ p12

~من پیشم~ پارت ¹ویو..مطب روان پزشکی..ساعت ۱۰ صبحمعاون پس از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط